اتحاد با امام

راههای جلوگیری از تجاوز دشمنان

اتحاد با امام

راههای جلوگیری از تجاوز دشمنان

بیانات در دیدار جمعی از کارآفرینان سراسر کشور

بسم‌اللَّه‌الرّحمن‌الرّحیم‌
 خیلى متشکریم از دوستان عزیزى که این جلسه را تدارک دیدند و این فرصت را براى بنده به وجود آوردند که جمع محترم و عزیزِ کارآفرینان را در روزهاى آخر ماه مبارک - که روزهاى مغتنمى است - زیارت کنیم و این مطالب مفید را از دوستان بشنویم. البته من مطمئنم که جمع شما حرفهاى زیادى دارید؛ هر کدام از هر بخشى که در اینجا شرکت کردید، درباره‌ى بخش مربوط به خودتان هم پیشنهاد دارید، هم نظرهاى نو دارید، هم بلاشک مژده‌هائى دارید که براى ملت ما و کشور ما خرسند کننده است - همچنانى که این مطالبى که دوستان گفتند، بسیاریش خرسند کننده است براى ملت عزیزمان - و هم انتقادهائى دارید، مطالباتى دارید که همه‌اش بجاست.
 خب، ما دو روز قبل از این، جلسه‌ى اهل علم را داشتیم، امروز هم جلسه‌ى اهل عمل را. اگرچه بسیارى از شماها اهل علمید؛ علم را با عمل توأم کرده‌اید. و همان طور که در روایت شریف هست که: «العلم یهتف بالعمل فان اجاب و الّا ارتحل»؛(1) علم، عمل را به دنبال خود فرا میخواند، دعوت میکند. اگر عمل به دنبال علم آمد، آن وقت علم میماند، باقى میماند - یا شاید بشود گفت توسعه پیدا میکند، رشد پیدا میکند - اگر عمل به دنبال علم نیامد، علم هم باقى نمیماند. «و الّا ارتحل»؛ عمل که نبود، علم هم میرود. اهمیت عمل را اینجا میشود فهمید؛ اهمیت کار را اینجا میشود فهمید. کار بدون علم، کم‌اثر است؛ علم بدون کار، بى‌اثر است. اهمیت کار این است.
 خب، وقتى کار اینقدر مهم است، پس کارآفرینى هم به همین نسبت حائز اهمیت است. اگر کسى بتواند زمینه‌ى کار را فراهم بکند، یک عبادت انجام داده است. نگاه به این کارى که تولید میشود، فقط از جنبه‌ى این نباشد که ما یک بى‌کار را دستش را به یک کارى بند میکنیم تا یک درآمدى داشته باشد؛ خب، این که البته خیلى چیز خوبى است، لازم است، بلاشک. یعنى کارآفرینى، ایجاد اشتغال در کشور موجب میشود که ثروت تولید بشود؛ همچنانى که سرمایه و سرمایه‌دار، ایجاد کار میکند - چه سرمایه‌ى مالى، چه سرمایه‌ى علمى - کارگر هم ایجاد سرمایه میکند، ایجاد ثروت میکند. این البته یک جنبه‌ى مهمى است در اشتغال، اما اهمیت اشتغال فقط این نیست. یک بعد دیگر اهمیت اشتغال این است که شما یک گنج را دارید استخراج میکنید. یک انسانى که در او استعدادهائى وجود دارد، میتواند تولید کند، میتواند بیافریند، این افتاده بود آنجا، شما دست او را به کار بند کردید، این گنجینه‌ى درونى استخراج شد؛ خیلى اهمیت دارد. انسانى که کار ندارد، اشتغال ندارد، یک استعداد پنهانِ مخفىِ خداداده را غالباً بدون اختیار خودش راکد گذاشته، وقتى شما این انسان را مشغول کار میکنید، این چشمه که در درون بود و از او استفاده‌اى نمیشد، تشنه‌اى از او سیراب نمیشد، این چشمه را شما به جریان مى‌اندازید. پس اشتغال و اشتغال‌آفرینى، هم جنبه‌ى اقتصادى بزرگى دارد، هم جنبه‌ى انسانىِ خیلى والائى دارد.
 لذا من عرض میکنم که کارآفرینى در بخشهاى مختلف - البته امروز این جمع دوستان و عزیزانى که صحبت کردند، بخشهاى محدودى را مطرح کردند. اینها فقط نیست؛ در بخشهاى وسیع و گستره‌ى عظیم استعدادهاى کشور و توانائى‌هاى طبیعى و انسانى کشور، کارآفرینى رشته‌هاى فراوانى دارد که خب یک گلچینى از آنها شماها هستید؛ مشتى از خروار. کارآفرینى در کشور گسترده است - عبادت است؛ این کارآفرینى یک عبادت است؛ یک کار باارزش است؛ یک ارزش‌آفرینى است.
 خب، این جلسه‌ى ما عمدتاً یک جلسه‌ى نمادین است. درست است که هم من از بیانات دوستان استفاده کردم، هم مطالب شما پخش خواهد شد و ملت استفاده خواهند کرد؛ لکن این جلسه نشان میدهد که توانمندى‌هاى کشور عزیز ما چقدر گسترده است. شما ملاحظه کنید، حالا فرض کنید اگر در بخش کشاورزى، در بخشهاى مختلف صنعتى، در بخشهاى گوناگونِ دانشهاى دیگر و فناورى‌هاى دیگر، در بخشهاى خدمات، در بخشهاى بازرگانى، بیایند کارهائى را که انجام گرفته است بیان کنند، هر شنونده‌اى خواهد دید و برأى‌العین مشاهده خواهد کرد که بحمداللَّه کشور عزیز ما - همان طور که من بارها گفته‌ام - توانمندى‌هاى زیادى دارد، ظرفیت زیادى دارد. ما امروز در واقع کشور را مشاهده میکنیم که به شکل یک کارگاه عظیم و وسیعى درآمده؛ از همه طرف دارد کار میجوشد، ابتکار به وجود مى‌آید، نوآورى هست، تکیه‌ى به دانش هست، تکیه‌ى به تجربه هست.
 خب، من پریروز به استادان دانشگاه‌ها که اینجا تشریف داشتند، به آنها هم گفتم، به شما هم عرض میکنم؛ نه اینکه خیال کنید ما به این چیزها قانعیم، یا نرخ بیکارى در کشور را اطلاع نداریم و نمى‌بینیم؛ نه، همه‌ى این کارهائى که انجام گرفته، قدم اول است؛ همه‌ى این کارها قدمهاى اول است. ما قدمهاى بعدى را باید برداریم. مهم براى برداشتن قدم بعدى چیست؟ مهم در درجه‌ى اول این است که ما بدانیم میشود قدم برداشت. بعد از آنى که فهمیدیم اقدام، ممکن است، احساس کنیم که این اقدام یک وظیفه است؛ یک وظیفه‌ى عظیمى است.
 البته کار فى‌نفسه مهم است؛ اما امروز به دو دلیل اساسى کار و کارآفرینى مهمتر از همیشه است. اینى که گفتند کار در اسلام مهم است، خب این همه روایات فراوانى از ائمه (علیهم‌السّلام) در اهمیت کار، در فضیلت کار وارد شده که این کارهائى که شما ذکر کردید، نمونه‌هائى از همین چیزى است که مورد فضیلت است، که حالا من این روایت را اینجا یادداشت کردم: «من یعمل یزدد قوّة و من یقصّر فى العمل یزدد فترة»؛(2) کار که بکنید، نیروى کار هم افزایش پیدا میکند. خاصیت کار، کاهش نیست، افزایش است؛ افزایشِ خودِ نیروى کار، نه محصول کار. خب، محصول کار که معلوم است افزایش پیدا میکند - وقتى کار کردید، کار یک محصولى دارد - اما در این روایت، امیرالمؤمنین (علیه‌السّلام) میفرماید که وقتى کار کردید، قدرت کار و نیروى کار هم افزایش پیدا میکند. «و من یقصّر فى العمل»، کسى که در کار کردن کوتاهى کند، تقصیر بکند، «یزدد فَترة» یا «فِترة»، فتور و سستى او افزایش پیدا میکند. این مال شخص فقط نیست؛ این «مَن» که فرمود: «من یعمل»، معناش فقط این نیست که هر کسى این کار را بکند؛ خب، این روى اشخاص نیست، روى جوامع هم هست: هر ملتى، هر جامعه‌اى. هرچه کار بکنید، نیروى کارتان بیشتر میشود. هرچه تحرک انسان داشته باشد، نشاط حرکتش بیشتر میشود. این خب، مال کار است که در اسلام درباره‌ى کار این همه حرف هست، که از جمله حالا این روایت را من اینجا خواندم. لکن امروز گفتیم به دو دلیل کار و طبعاً کارآفرینى اهمیت بیشترى دارد.
 دلیل اولش این است که ما در یک برهه‌اى هستیم که آماده‌ى جهشیم؛ ما امروز آماده‌ى جهش در پیشرفتیم. مسئله‌ى ما امروز فقط مسئله‌ى حرکت به جلو نیست. شرائط کشور به گونه‌اى شده که این ملت میتواند یک حرکت عظیم، یک جهش در پیشرفت براى خودش به وجود بیاورد. چرا؟ اولاً زیرساختهاى زیادى آماده شده؛ علم در کشور بالا رفته؛ مدیریتهاى قوى به وجود آمده است. یکى از مشکلات ما در گذشته‌ها، نبودن مدیریتهاى قوى و سالم در کشورمان بوده. امروز ما تجربه‌ى یک مدیریت انقلابىِ قوىِ سى ساله داریم. پس این یک زیرساخت است. زمینه‌هاى کار فراهم شده است؛ امید به پیشرفت زیاد شده است. وقتى مى‌آیند میگویند ما داروئى را در کشور ساختیم که همه‌ى دنیا به آن احتیاج دارند، همه‌ى دنیا هم به آن مبتلا هستند، هیچ کدام از مراکز علمى دنیا هم هنوز آن دارو را نتوانستند بسازند، ما توانستیم بسازیم، این خب، امید میدهد به جوان ما. وقتى که ملت مشاهده میکند که ما بدون اینکه یک کشور پشتیبانى داشته باشیم، توانسته‌ایم از درون خودمان دانش هسته‌اى را رشد بدهیم، فوران بدهیم، به پیشرفت برسانیم، خب جوان امیدوار میشود.
 در دنیا چند تا از کشورهاى دارنده‌ى دانش هسته‌اى این را به طور بومى توانسته‌اند در خودشان به وجود بیاورند؟ بسیار کم. هستند، اما بسیار بسیار نادر؛ از دیگران گرفته‌اند. بسیارى از همین‌هائى که الان - ما این را اطلاع داریم، بنده میدانم؛ از روى اطلاع دارم عرض میکنم - دانش هسته‌اى دارند، کشورهاى پشتیبان به آنها بسته‌ى دانش را اهداء کردند؛ روى دلائل ایدئولوژیکى و سیاسى و بقیه‌ى چیزها. ما نه؛ ما توانستیم خودمان این کار را انجام بدهیم. همان طور که گزارش دادند، کارهاى بزرگى در این زمینه انجام گرفته. در زمینه‌ى سلولهاى بنیادى، جوانهاى ما توانستند با پیگیرى، با پشتکار، با فراگیرى، کارهاى بزرگى را انجام بدهند. خب، اینها خیلى امیدبخش است.
 پس امروز ما تجربه‌مان بیشتر است، امیدمان بیشتر است، زیرساختهامان زیادتر است، و فصل توانائى و فصل جهش فرا رسیده. ملت خود را شناخته؛ جوانِ خود را شناخته؛ ضریب بالاى هوشى کشور شناخته شده است؛ پس فصل جهش است. وقتى فصل جهش است، پس کار اهمیت مضاعف پیدا میکند؛ کارآفرینى هم به همین نسبت اهمیت مضاعف پیدا میکند. این یک دلیل.
 دلیل دومِ ما که امروز کار برامان مهم است، کارآفرینى مهم است، این است که ما امروز در مقابل یک فشار جهانى قرار داریم. دشمنى وجود دارد در دنیا که میخواهد با فشار اقتصادى و با تحریم و با این کارهائى که شماها میدانید، سلطه‌ى اهریمنى خودش را برگرداند به این کشور. هدف این است. یک کشور به این خوبى، با این همه منابع، منابع طبیعى، با این موقعیت سوق‌الجیشى، با همه‌ى امکانات، زیر نگین یک قدرتى در دنیا بوده؛ یک روز انگلیسها بودند، یک روز آمریکائى‌ها بودند - در واقع نظام سلطه، دستگاه سلطه، امپراتورى سلطه. حالا آمریکا یک گوشه‌اى از این امپراتورى است - اینها مسلط بودند بر این کشور؛ انقلاب دست اینها را کوتاه کرده. سلطه میخواهد برگردد به این کشور. همه‌ى این تلاشها براى این است. مسئله‌ى انرژى هسته‌اى بهانه است. آن کسانى که خیال میکنند اگر ما مسئله‌ى انرژى هسته‌اى را حل کردیم، مشکلات حل خواهد شد، خطا میکنند. مسئله‌ى انرژى هسته‌اى را مطرح میکنند، مسئله‌ى حقوق بشر را مطرح میکنند، مسائل گوناگون را مطرح میکنند، که اینها بهانه است. مسئله، مسئله‌ى فشار است، میخواهند یک ملت را به زانو در بیاورند؛ میخواهند انقلاب را زمین بزنند. یکى از کارهاى مهم همین تحریم اقتصادى است. میگویند ما طرفمان ملت ایران نیست! دروغ میگویند؛ اصلاً طرف، ملت ایران است. تحریم براى این است که ملت ایران به ستوه بیاید، بگوید آقا ما به خاطر دولت جمهورى اسلامى داریم زیر فشار تحریم قرار میگیریم؛ رابطه‌ى ملت با نظام جمهورى اسلامى قطع بشود. هدف اصلاً این است. البته ملت ما را نمیشناسند؛ مثل همه‌ى موارد دیگر محاسباتشان غلط اندر غلط است. از نظر نظام سلطه، گناه بزرگ ملت ایران این است که خودش را از زیر بار سلطه آزاد کرده. میخواهند مجازات کنند به خاطر این گناه، که چرا خودت را از زیر بار سلطه، اى ملت! آزاد کرده‌اى. این ملت راه را پیدا کرده. اصلاً محاسباتشان اشتباه است؛ نمیفهمند چه کار باید بکنند و چه کار دارند میکنند. خب، اما فشار مى‌آورند؛ فشار اقتصادى از راه تحریمها.
 ما باید یک اقتصاد مقاومتىِ واقعى در کشور به وجود بیاوریم. امروز کارآفرینى معناش این است. دوستان درست گفتند که ما تحریمها را دور میزنیم؛ بنده هم یقین دارم. ملت ایران و مسئولین کشور تحریمها را دور میزنند، تحریم‌کنندگان را ناکام میکنند؛ مثل موارد دیگرى که در سالهاى گذشته در زمینه‌هاى سیاسى بود که یک اشتباهى کردند، یک حرکتى انجام دادند، بعد خودشان مجبور شدند برگردند، یکى یکى عذرخواهى کنند. چند مورد یادتان هست لابد دیگر. حالا جوانها نمیدانند. در این ده بیست سال اخیر، از این کارها چند بار انجام دادند. این دفعه هم همین جور است. البته تحریم براى ما جدید نیست، ما سى سال است تو تحریمیم. همه‌ى این کارهائى که شده است، همه‌ى این حرکت عظیم ملت ایران، در فضاى تحریم انجام گرفته؛ بنابراین کارى نمیتوانند بکنند. خب، ولى این دلیلى است براى همه‌ى مسئولان و دلسوزان کشور که خود را موظف بدانند، مکلف بدانند به ایجاد کار، به تولید، به کارآفرینى، به پر رونق کردن روزافزون این کارگاه عظیم؛ که کشور ایران حقیقتاً امروز یک کارگاه عظیمى است. همه خودشان را باید موظف بدانند.
 آنچه که من از مجموع این مطالب آقایان و خانم که صحبت کردند، میفهمم - که در گزارشها هم همین را انسان احساس میکند - گله‌گزارى‌هائى از جریان امور کار وجود دارد. ما البته سنگ بناى اصلى را با سیاستهاى اصل 44 گذاشتیم؛ یعنى حقیقتاً اگر سیاستهاى اصل 44 که خود آن اصل، مفسر مواد این اصل هست، ما از خود اصل استفاده کردیم و آنچه را که در سیاستهاى اصل 44 هست، تبیین کردیم و اگر این، ان‌شاءاللَّه به طور کامل، دقیق، همه‌جانبه، مستمر اجرا بشود، بسیارى از مشکلات حل خواهد شد. لکن آنچه که من از مجموع این مطالب احساس میکنم، دو کار را دستگاه‌هاى دولتى مورد توقع هست که انجام بدهند: یکى، مدیریت دقیق و عالمانه‌ى منابع است. بسیارى از این مطالبى که گفتند، ناشى است از اینکه مدیریت منابع مالى به صورت دقیقى در همه‌ى موارد انجام نگرفته. این لازم است. این را من به عزیزانى از دولت که اینجا حضور دارند، توصیه میکنم که روى این تکیه کنند. بسیارى از این ایرادها و اشکالها که خیلى‌اش هم وارد است، مربوط به این است. مدیریت منابع، معناش این است که ما منابع را بکشانیم به سمتى که امروز براى کشور ارزش افزوده‌ى مالى و غیرمالى داشته باشد. مراد من از ارزش افزوده فقط ارزش افزوده‌ى مالى نیست؛ بلکه آنچه که تولید را افزایش بدهد و آنچه که کسب و کار را رونق بدهد و آنچه که امید را افزایش بدهد، اشتغال را افزایش بدهد و از این قبیل. پس یک نکته‌ى اساسى، مسئله‌ى مدیریت منابع است.

 نکته‌ى دوم، بهبود فضاى کسب و کار است، که از جمله‌ى کارهائى که به نظر ما عمده‌ى وظیفه‌ى دولت هست، همین هست. وزیر محترم در گزارششان اشاره کردند به بهبود فضاى کسب و کار. بهبود فضاى کسب و کار، بیشتر وظیفه‌ى دولت است. همین مسئله‌ى مقررات، تسهیلات گوناگون، پیچ  و  خم‌هاى ادارى فراوان، اینها همه، چیزهائى است که اگر چنانچه اصلاح بشود، بهبود فضاى کسب و کار که یکى از مسائل عمده‌ى اقتصادى ماست، حاصل خواهد شد. همین پنجره‌ى یک واحد - یک پنجره براى کارها که ایشان ذکر کردند - همین یک کار، اگر انجام بگیرد، به نظر من بسیارى از مشکلات حل خواهد شد. این مربوط به بخش دولتى است که بخش مهم است. وظیفه‌ى دولت، تکلیف دولت، به نظر من عمدتاً اینهاست؛ البته مسئولین وظائف فراوانى دارند، لکن پایه و مایه آنطور که انسان از مجموع گزارشها و مجموع حرفها استفاده میکند، این دو چیز است.
 یک نکته‌ى اساسى‌اى که در باب کار وجود دارد و کارآفرینان باید به او توجه کنند، مسئله‌ى مرغوبیت تولید داخلى است؛ کیفیت تولید داخلى است؛ این خیلى مهم است. البته بخشى از این، ارتباط پیدا میکند به همان قضایاى مالى و نمیدانم مقررات و غیرذلک، و پشتیبانى‌هاى دولت؛ اما بخشى هم ارتباط پیدا میکند به عزم و اراده‌ى مسئولین، کارآفرین و کننده‌ى کار. فرمود: «رحم اللَّه امرا عمل عملا فاتقنه»؛(3) رحمت خدا بر آن انسانى که کارى را انجام بدهد و آن را متقن انجام بدهد، درست انجام بدهد. این آینده‌نگرى است، غیر از امروز. شما امروز ببینید در دنیا کمپانى‌هائى هستند صد سال است اینها دارند کار میکنند، صد و پنجاه سال است دارند کار میکنند و محصولاتشان در دنیا فروش میرود. اسم اینها کافى است که جنس را تو بازار رائج کند؛ به خاطر اینکه درست کار کردند، خوب کار کردند، مشترى مطمئن است به اینها. شما میگوئید که ما سفارش کنیم به مردم که تولیدات داخلى را مصرف کنند. من که خب چند سال است دارم سفارش میکنم؛ بنده که بارها گفته‌ام، منتها این با شعار درست نمیشود. خب، بله یک مقدارى مردم حالا یک اعتمادى بکنند، یک اعتنائى بکنند به حرف ما، به خاطرى که مثلاً ما گفتیم، بروند یک مقدارى چه کنند؛ این یک بخشى از قضیه است. یک بخش دیگر هم مربوط به کیفیت است. خب کیفیت را باید بالا برد؛ کیفیتها را باید بالا برد. بله، من مسئله‌ى واردات را که چند نفر از دوستان گفتند، بنده به آن عقیده دارم. در جلسه‌ى مسئولین، در همین جا اوائل ماه رمضان اعلام کردم، گفتم؛ هم به مجلس، هم به دولت که به مسئله‌ى واردات بپردازند؛ حالا هم از وزیر محترم بازرگانى تو راه سؤال کردم، ایشان اطلاع دادند که کارهاى خوبى در این زمینه دارد انجام میگیرد؛ بله راست است. مسئله‌ى واردات بى‌رویه و بى‌منطق ضرر بزرگى است، خطر بزرگى است؛ مردم هم باید این را بدانند. وقتى یک محصول خارجى را ما داریم مصرف میکنیم، در واقع داریم یک کارگر خودمان را بى کار میکنیم، یک کارگر دیگر را داریم به کار وادار میکنیم؛ این هست، منتها مسئله‌ى مرغوبیت و کیفیت خیلى مهم است؛ و استحکام؛ اینها خیلى مهم است. اگر چنانچه جنس داخلى، تولید داخلى، این خصوصیات را داشته باشد، به طور طبیعى تمایل پیدا میشود. البته متأسفانه بعضى هستند که بر اثر فرهنگ غلطِ دوره‌ى منحوس پادشاهى - دوره‌ى طاغوت، دوره‌ى وابستگى - هنوز چشمشان به خارج است. یک روزى بوده است که تو این کشور مسئولین دولتى ما آمدند صریح گفتند که ایرانى یک لوله‌هِنگ(4) نمیتواند درست کند! عملاً هم همه چیز را وارد کردند. در همان دوره‌ى طاغوت یک فردى از بلندپایگان دولتى که تصادفاً بنده را توى یک مجلسى - ما که با اینها هیچ وقت ارتباطى نداشتیم، ملاقات هم نمیکردیم - دید، من داشتم انتقاد میکردم از همان چیزهائى که بود. این رو کرد به ما و گفت: چى چى را انتقاد میکنید؟ ما مثل آقا نشستیم، کشورهاى دیگر مثل نوکر دارند براى ما کار میکنند، کالا میفرستند داخل؛ این بد است؟ شما ببینید؛ این منطق دولتمردان دوره‌ى طاغوت بود! حالا ظاهرش این منطق است، باطنش چیزهاى دیگر بود؛ فسادهاى اقتصادى فراوان و فسادهاى اخلاقى فراوان. بله، مسئله‌ى واردات و مدیریت واردات مهم است. ما آن روز به دوستانى که اینجا بودند، در جلسه‌ى مسئولین و کارگزاران نظام، توصیه کردیم، گفتیم واردات را مدیریت کنید؛ نمیگوئیم متوقف کنید. یک چیزهائى باید بیاید، یک چیزهائى باید نیاید. یک مدیریت صحیحى باید انجام بگیرد؛ این مسلماً هست.
 یکى از کارهاى دیگرى هم که حالا من اینجا یادداشت کردم که بر عهده‌ى مسئولین دولتى است، توسعه‌ى مهارتهاست. این هنرستانهاى فنى و صنعتى، این دانشگاه‌هاى علمى - کاربردى، این فنى - حرفه‌اى‌ها، آموزشکده‌هاى فنى - حرفه‌اى، باید توسعه پیدا کند. ما به علم احتیاج داریم، اما به پنجه‌ى کارآمد هم احتیاج داریم. یکى از کارهاى اساسى به نظر من این است که در زمینه‌ى صنعت و کشاورزى بایستى کار کنیم.
 یک نکته‌ى دیگر هم مسئله‌ى نوآورى و ابتکار و زیبائى است در تولیدات کشور. از جمله‌ى چیزهائى که باید مورد توجه قرار بگیرد، نوآورى کردن در همه‌ى تولیدات به صورت پى‌درپى و لحاظ حس، یعنى اشباع حس زیبائى‌شناسى در مصرف‌کننده است. این یکى از مسائل قابل توجه هست که بایستى به آن اهمیت بدهیم. من حقیقتاً از دوستانى که در این زمینه‌ها تلاش میکنند، کار میکنند، تشکر میکنم.
 این توصیه‌ى آخر را هم بکنم: به تربیت نیرو، بخصوص در صنایع دانش‌بنیان - همان طور که دوستان گفتند - بایست خیلى اهمیت داد. در بعضى از بخشها خوشبختانه این کار شده است. در بخش انرژى هسته‌اى ما اطلاع داریم، در بخش رویان از نزدیک اطلاع داریم که تربیت نیروى ماهر، نیروى کارآمد، نیروى دانشمند و محقق انجام گرفته. بایست به این در بخشهاى مختلف توجه کرد.
 خداوند ان‌شاءاللَّه همه‌ى شماها را موفق بدارد. بله، ما ان‌شاءاللَّه بر دشمن فائق خواهیم آمد، تحریمها را دور خواهیم زد و جوانهاى ما روزهاى خوبى را ان‌شاءاللَّه در آینده تجربه خواهند کرد و این کشور، کشور بسیار با استعدادى است. امروز مثل روزى است که فرض کنید یک عقاب تیزپروازى که میتواند در ارتفاعات بسیار بلندى پرواز کند، از داخل صحن این فضا توانسته به پشت بام بپرد. این یک تجربه است. این سقف پرواز، خیلى بیش از اینها خواهد بود. ان‌شاءاللَّه روزى خواهد رسید که هم مرجع علمى خواهد شد کشور شما، هم مورد افتخار مسلمانان خواهد شد که بگویند اسلام یک کشور را اینجور اداره کرد و هم ان‌شاءاللَّه از لحاظ عملى و از لحاظ تولیدات، مرجع مراجعات مردم دنیا خواهید شد.
والسّلام علیکم و رحمةاللَّه‌

1) بحارالانوار، ج 65، ص 363
2) الحیاة، ج 1، ص 591
3)   -
4) آفتابه‌

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد