اتحاد با امام

راههای جلوگیری از تجاوز دشمنان

اتحاد با امام

راههای جلوگیری از تجاوز دشمنان

حدیث هفته


ز حکمتهاى امام صادق «علیه السلام»: وقیل له: مَن اَکرمُ الخَلق على الله؟ فقال (علیه السلام): اَکثرهم ذکراً لله واعملهم بطاعة الله. قلت: فمن أبغضُ الخَلق الى الله؟ قال‏(علیه السلام): من یتهم الله. قلت: اَحد یتهم الله؟ قال ‏(علیه السلام): نعم من استخار الله فجاءته الخیرة بمایکره فیسخط فذلک یتهم الله؟ قلت: ومن؟ قال ‏(علیه السلام): یَشکُو الله؟ قلت: وأحد یشکوه؟ قال‏ (علیه السلام): نعم، من اذا ابتلى شَکى بأکثر مما اَصابهُ. قلت: ومن؟ قال‏ (علیه السلام): اذا أعطى لم یَشکر واذا ابتلى لم یَصبر. قلت: فمن اَکرمُ الخَلق على الله؟ قال‏ (علیه السلام): من اذا اُعطىَ شکر واذا ابتُلىَ صبر.
(تحف العقول صفحه 364)
گرامى‏ترین افراد نزد خدا کسى است که از همه بیشتر به یاد او بوده و در اطاعت او بکوشد و هنگام نعمت سپاسگزار و در مصیبت، صابر و بردبار باشد.
مبغوض‏ترین اشخاص، کسى است که از خدا بخواهد که در وقایع زندگى آنچه که خیر او است برایش مقدر کند اما در صورتى که حادثه‏ى پیش‏آمده خلاف میلش باشد نسبت به خداى متعال که عالم به مصالح و مفاسد او است خشمگین شده و او را متهم کند که چرا خیر را به او نداده است. و همچنین کسى که از خداى متعال شکوه کند (مصائب و مشکلاتى را که برایش رخ داده خیلى بیشتر از واقعیت آن جلوه دهد) و نیز شخصى که نعمت‏هاى الهى را شاکر نبوده و در سختى‏ها تحمل نداشته و جزع و فزع نماید.
(از احادیث منتخب رهبر معظم انقلاب «دام ظله» در شروع درس خارج)

ناگفته‌هایی از حیات سیاسی و انقلابی آیت‌الله‌العظمی مرعشی

قرار ما با حجت‌الاسلام و المسلمین سیدمحمود مرعشی، در کتابخانه‌ی نفیس پدر بزرگوار ایشان حضرت آیت‌الله‌العظمی مرعشی نجفی بود. گنجینه‌ای از نسخ خطی که یادگار آن مرجع تقلید فقید جهان تشیع است. رئیس کتابخانه در این‌باره می‌گوید: «بعضی نسخه‌ها را پدر من با نماز و روزه استیجاری خریداری کردند.»
هفتم ماه صفر، سال‌روز ارتحال این عالم بود و موضوع بحث ما درباره خاطراتی از مراودات حضرت آیت‌الله خامنه‌ای و آیت‌الله‌العظمی مرعشی نجفی و نیز نگاهی به ثمرات سفر رهبر انقلاب به قم. اما سرِ صحبت که باز شد، تنها به این موارد بسنده نشد. سیدمحمود مرعشی که از برجسته‌ترین نسخه‌شناسان خطی جهان اسلام است، گوشه‌ای از سابقه انقلابی و مبارزاتی پدر  بزرگوارش را نیز برای ما بازگو کرد. مبارزه با رضاخان، ارتباط با فداییان اسلام، همراهی با نهضت امام خمینی(ره)، جلسات چهارنفره مراجع و... از موضوعاتی بود که در این گفت‌وگو به آن‌ها اشاره شد.

 

 

سابقه انقلابی مرحوم آیت‌الله مرعشی به حضور ایشان در نجف برمی‌گردد که با مرحوم والدشان در کنار انقلابیون عراق، در مقابل حرکت استعماری انگلیس مبارزه کردند. بعد هم که به ایران تشریف آوردند، با توجه به برنامه رضاخان برای نابودی حوزه‌های علمیه و حذف روحانیت از جامعه، همراه با مرحوم آیت‌الله شیخ عبدالکریم حائری در راستای حفظ حوزه‌های علمیه تلاش کردند. کمی در این‌باره توضیح دهید.
http://farsi.khamenei.ir/image/ver2/li_star_2.gif وقتی ایشان به ایران آمدند، حوزه‌‌علیمه تحت فشار بود. مرحوم آیت‌الله مرعشی در همین زمینه می‌فرمود: آنقدر فشار بر حوزه‌های علمیه زیاد بود که رضاخان به مرحوم حاج شیخ پیغام داد که اگر می‌خواهید طلبه‌ها در حوزه بمانند، باید نمایندگان من از طلاب امتحان بگیرند. برنامه‌شان این بود که با طرح سؤالات بسیار مشکل، جمع قابل توجهی از طلاب را از حوزه بیرون کنند. در این راستا با تعدادی از اساتید هم صحبت کرده بودند تا این امتحانات انجام شود. مرحوم والد ما به مرحوم حاج شیخ می‌گوید شما به دستگاه پهلوی پیشنهاد دهید که نماینده‌ای هم از طرف شما در این هیئت ممتحنین حضور داشته باشد. همان‌جا مرحوم حاج شیخ، مرحوم والد ما را انتخاب می‌کند و مورد موافقت قرار می‌گیرد. بالاخره با تلاش‌های ایشان، این نقشه رضاخان برای محدود کردن حوزه به نتیجه نرسید و طرح آن‌ها ناکام می‌ماند.

بعد از نخستین دستگیری حضرت امام(ره) در پانزده خرداد، مرحوم ابوی به نشانه اعتراض بیانیه دادند. تا آن روز هیچ کس غیر از ایشان اطلاعیه نداده بود. یادم هست نوزادی داشتیم که فرزند اول ما بود. تعداد زیادی از این بیانیه را در قنداق بچه گذاشتیم و از طریق خانواده و همشیره بیانیه‌ها را به مرحوم طیب در تهران رساندیم.


http://farsi.khamenei.ir/image/ver2/li_star_1.gif شنیده‌ام که مرحوم آیت‌الله مرعشی در همان ایام جوانی با مرحوم شهید مدرس مرتبط بودند؟
http://farsi.khamenei.ir/image/ver2/li_star_2.gif بله، ایشان در آن مقطع چند ماهه‌ای که تهران بودند، در مجالس روضه هفتگی مرحوم مدرس شرکت می‌کردند و مراوده داشتند. مرحوم مدرس با پدر ایشان یعنی پدربزرگ ما در نجف مرتبط بودند. مرحوم ابوی خیلی از زرنگی و هوش بالای ایشان تمجید می‌کردند و نسبت به مرحوم مدرس هم مانند حضرت امام(ره) خیلی ادای احترام می‌کردند.
روابط ایشان با فدائیان اسلام چگونه بود؟
http://farsi.khamenei.ir/image/ver2/li_star_2.gif فدائیان اسلام در قم با مرحوم آسید محمدتقی خوانساری - از آیات ثلاث- خیلی ارتباط داشتند و در مرتبه بعدی با مرحوم ابوی در ارتباط بودند. نامه‌های زیادی از سوی اعضای فدائیان اسلام از جمله مرحوم نواب صفوی و مرحوم واحدی داشتیم که بعضی از آنها موجود است و چاپ شده است. یادم هست که مدت دو ماه مرحوم خلیل طهماسبی مخفیانه در منزل ما بود؛ چون خیلی دنبالش بودند. والده برای ایشان غذا درست می‌کردند و نمی‌گذاشتند هیچ کس بفهمد.

نکته دیگر در ارتباط با فدائیان این است که مرحوم نواب صفوی را ابتدا در مسگرآباد دفن کردند، ولی عده‌ای آمدند و از ابوی برای نبش قبر و انتقال ایشان به قم کسب تکلیف کردند. مرحوم والد هم مشروط بر این‌که جسد به همراه خاک اطراف آن برداشته شود و به هم نخورد، اجازه دادند. آن‌ها نیز همین کار را کردند و ابوی ما ساعت یک بعد از نیمه شب رفتند و مجدداً بر او نماز میت خواندند و همان‌جا دفن کردند. هیچ‌کس هم این را نمی‌دانست. غرض اینکه خیلی پدر ما به این‌ها علاقه داشت.

مرحوم آیت‌الله‌العظمی مرعشی در مقاطع و عرصه‌های مختلفی با نهضت امام خمینی(ره) همراهی کردند که می‌خواهیم به آن بپردازیم. از دستگیری حضرت امام(ره) در خرداد سال 42 شروع کنیم که با اعتراض شدید مرحوم ابوی شما همراه شد.
 

 

بعد از نخستین دستگیری حضرت امام(ره) در پانزده خرداد، مرحوم ابوی به نشانه اعتراض بیانیه دادند. تا آن روز هیچ کس غیر از ایشان اطلاعیه نداده بود. من با یکی از دوستان، این بیانیه را کپی کردیم. یادم هست نوزادی داشتیم که فرزند اول ما بود. تعداد زیادی از این بیانیه را در قنداق بچه گذاشتیم و از طریق خانواده و همشیره بیانیه‌ها را به مرحوم طیب در تهران رساندیم. وقتی هم حضرت امام(ره) را آزاد کردند، مرحوم ابوی تا سه روز پس از آزادی، هر روز خدمت ایشان می‌رفتند و این رفتن ایشان پیام داشت که ما با ایشان هستیم و راه و روش ایشان را قبول داریم.

در جریان تحصن علمای طراز اول کشور در تهران هم ایشان حضور داشتند. البته بعد از چهار ماه به زور، آقایان را به شهرهای خود بازگرداندند. مرحوم ابوی ما را با بی‌احترامی تمام به قم برگرداندند.

http://farsi.khamenei.ir/image/ver2/li_star_1.gif شما قاعدتاً برای شرکت در جلسات چهار نفره مراجع، همراه ابوی می‌رفتید؟
http://farsi.khamenei.ir/image/ver2/li_star_2.gif بله. جلسه چهار نفره مراجع - که با حضور حضرت امام، آقایان گلپایگانی، مرعشی نجفی و شریعتمدار تشکیل می‌شد) خیلی بازتاب وسیعی داشت. منتها آقای شریعتمدار کم‌کم خودش را از این نهضت مقدس جدا کرد و تنها چهار یا پنج جلسه تشکیل شد.

http://farsi.khamenei.ir/image/ver2/li_star_1.gif خاطره‌ای از آن دیدارها به‌یاد دارید؟
http://farsi.khamenei.ir/image/ver2/li_star_2.gif یادم هست که یک‌بار این جلسه در منزل مرحوم آقای گلپایگانی تشکیل شد. من صدای امام را می‌شنیدم که می‌فرمود: «آقای شریعتمدار! من الان دارم کاری می‌کنم که آبروی شما نرود. والله دیگر از دست من هم خارج می‌شود. مردم دیگر اجازه نمی‌دهند، این نهضت مال همه ماست.»

خاطره دیگری که در ذهن دارم، مربوط به اعلام راهپیمایی است که آقای شریعتمدار مصاحبه کردند و گفتند که این راهپیمایی بدون اطلاع مراجع است. من این موضوع را به ابوی گفتم. ایشان فرمودند که این‌جور نیست و ما اطلاع داریم. شما برو تکذیب کن و من این کار را انجام دادم. تکذیبیه ما در بالای صفحه روزنامه اطلاعات چاپ شد.

زمانی که قم موشک‌باران شده بود، در آن چند روز پدرم تعمداً پیاده به حرم رفت‌وآمد می‌کردند تا بقیه که از قم نرفته بودند، قوت قلب بگیرند. وقتی که این مسئله تمام شد، حضرت آیت‌الله خامنه‌ای که آن زمان رئیس‌جمهور بودند، آمدند و از ابوی تشکر کردند و گفتند کار ایشان باعث شد تا تعدادی از افرادی که رفته بودند، برگردند.


http://farsi.khamenei.ir/image/ver2/li_star_1.gif بعد از تبعید حضرت امام(ره) به عراق، شما جزو اولین افرادی بودید که به نمایندگی از مرحوم آیت‌الله مرعشی به دیدن امام رفته و پیام ابوی را به ایشان رساندید. دراین‌باره توضیح دهید.
http://farsi.khamenei.ir/image/ver2/li_star_2.gif با سختی فراوان خودم را به عراق رساندم. در کاظمین از یک روحانی درباره امام(ره) سؤال کردم که گفت رفته‌اند کربلا. همان‌جا با ماشینِ دربست به کربلا رفتم و محضر امام(ره) رسیدم.

متأسفانه علمای ما در قدیم بایگانی نداشتند. اگر امروز آن نامه‌ها بود، ‌می‌توانستیم خیلی از گره‌های کور تاریخی را باز کنیم. لذا متن آن نامه را نگه نداشتیم اما مضمون آن یادم است که نوشته بودند، من واقعاً از اینکه چنین حالتی پیش آمده متأسفم، اما اولاً تشرف شما به عتبات خوب است. به این دلیل که بعضی‌ها که در نجف می‌نشستند و می‌گفتند علمای قم بی‌سوادند، در این فرصت بفهمند که حضرت‌عالی یکی از تربیت‌شده‌های حوزه قم هستید.
دوم این‌که مطمئن باشید تا آخر پشتیبان شما هستم. اگرچه من کسی نیستم اما آمادگی دارم بی‌هیچ توقعی در خدمت شما باشم.
 

ایشان می‌گفتند که من امام(ره) را از جوانی می‌شناسم و هیچ خلافی از زمان طلبگی از ایشان ندیده‌ام. ایشان را یک انسان متعهد و متجهد می‌دانست و خیلی به ایشان اعتقاد داشت. می‌فرمود: «امام هرچه می‌گوید از ته دلش می‌گوید.» بارها پدر من به خود امام(ره) هم فرمود که «آقا! اگر من جای شما باشم، یک‌ساعت هم نمی‌توانم کشور را اداره کنم.» هم از نظر علمی و هم از نظر تدین به امام اعتقاد داشت.

http://farsi.khamenei.ir/image/ver2/li_star_1.gif بعد از پیروزی انقلاب اسلامی هم این رابطه بین امام(ره) و مرحوم آیت‌الله مرعشی ادامه داشت.
http://farsi.khamenei.ir/image/ver2/li_star_2.gif ایشان ‌قدم‌به‌قدم با انقلاب همراهی کردند و بعد از پیروزی هم همراهی‌شان را ادامه دادند. یادم هست در اوایل پیروزی انقلاب که حضرت امام(ره) در قم ساکن بودند، به علت ناراحتی قلبی به تهران رفتند. تنها مرجعی که برای عیادت ایشان به تهران رفت، مرحوم والد ما بود. البته سایر مراجع، نماینده‌شان را فرستادند اما مرحوم والد می‌خواستند خودشان بروند. یکی از علما - که رابطه خوبی با انقلاب نداشت- در جمع تعدادی از طلاب گفته بود که این بچه - یعنی من- ما را به دردسر می‌اندازد؛ چون پدرش را وادار کرده برود تهران و با این کار ما را هم به مخمصه می‌اندازد. در حالی که این‌طور نبود و پدرم خودشان می‌خواستند بروند.
 

زمانی که قم موشک‌باران شده بود. در آن زمان خیلی‌ها از قم رفتند، اما مرحوم والد ما ماند و می‌فرمود، قسم حضرت عباس می‌خورم که ما در پناه بی‌بی(س) هستیم. ایشان همیشه با تاکسی به حرم می‌رفتند اما آن چند روز را تعمداً پیاده رفت‌وآمد می‌کردند تا بقیه که از قم نرفته بودند، قوت قلب بگیرند. وقتی که این مسئله تمام شد، حضرت آیت‌الله خامنه‌ای که آن زمان رئیس‌جمهور بودند، آمدند و از ابوی تشکر کردند و گفتند کار ایشان باعث شد تا تعدادی از افرادی که رفته بودند، برگردند.

http://farsi.khamenei.ir/image/ver2/li_star_1.gif ما مشاهده می‌کنیم که پس از ارتحال حضرت امام(ره) نیز حمایت ایشان از انقلاب و رهبری تداوم داشت. واکنش مرحوم ابوی بعد از انتخاب آیت‌الله خامنه‌ای به عنوان رهبر جمهوری اسلامی چه بود؟
ایشان رسماً
نامه‌ای خطاب به ایشان نوشتند و در آن نامه که متن آن در کتاب «مرزبان حماسه‌ها» نیز آمده است، تأکید کردند: «در پی مسئولیت بس حساس و سنگین مقام رهبری جمهوری اسلامی که برعهده آن جناب گذاشته شده، بدین‌وسیله ضمن تأیید، با احساس وظیفه و به عنوان پدری سالخورده که روزهای آخر عمر را بر حسب ظاهر سپری می‌کند، از جناب‌عالی انتظار دارم تا در جهت احیای فرهنگ غنی اسلام و ترویج شرع مطهر بیش از پیش اهتمام فرموده و با پیروی از دستورات الهی و انسان‌ساز آن خاندان معصوم که در طول تاریخ مظلوم واقع شده‌اند، با شتابی بیشتر گام بردارید.»

خیلی‌ها فکر می‌کردند که ایشان در فتنه سال گذشه همان روزهای اول برخورد می‌کنند. اما ایشان صبر کردند تا همه خودشان را نشان بدهند. در حالی که اگر همان اول برخورد می‌کردند، برای بعضی شبهه پیش می‌آمد. اما آقا صبر کردند تا اهداف آن‌ها برملا شود. با آن کارهایی که در روز عاشورا مرتکب شدند، خود را نشان دادند.


ایشان همچنین حدود پنج ماه بعد، در نامه دیگری به رهبر معظم انقلاب تصریح کردند: «قاطبه ملت ایران نیز بایستی قدردان رهبری و دولت خدمت‌گزار جمهوری اسلامی باشند و خداوند سبحان را که به آنان نعمت حکومت صالحه ارزانی داشته است، شکر بگزارند.»

مرحوم پدر ما خیلی علاقه و ارادت به آسید جواد، پدر رهبر انقلاب داشتند. می‌گفتند که مرد ملّا، متدین، باصفا و نیک‌نفسی است. با یکدیگر آشنا بودند و ارتباط و مکاتبه داشتند؛ خیلی گشتم تا این مکاتبات را پیدا کنم اما موفق نشدم.

البته خود من هم هر وقت مشهد می‌رفتم، با رهبر انقلاب مأنوس بودم. در آن زمان، شب‌ها در مسجد گوهرشاد، بعد از نماز جماعت مغرب و عشاء، حلقه‌ای بود که طلبه‌ها می‌نشستند و گعده می‌کردند که من همراه آقای خامنه‌ای در آن گعده‌ها می‌نشستیم.

http://farsi.khamenei.ir/image/ver2/li_star_1.gif آیت‌الله خامنه‌ای از کتابخانه مرحوم آیت‌الله مرعشی بازدید کرده‌اند. در آن بازدید چه گذشت؟
http://farsi.khamenei.ir/image/ver2/li_star_2.gif سال هفتاد بود که تشریف آوردند. یادم هست که در گنجینه نُسَخ خطی رفتند. من خطوط علما و کتاب‌های خطی را به ایشان نشان می‌دادم. خیلی طول کشید، چون خیلی علاقه داشتند. ناگهان آقای محمدی ساعت را نگاه کرد و به آرامی به ایشان گفت که باید به قرار بعدی بروند. آقا گفتند که ما با پای خودمان و به اختیار خودمان وارد این‌جا شدیم اما غیر اختیاری از این‌جا خارج می‌شویم و اگر آقای محمدی نگفته بودند شاید تا دو ساعت دیگر هم این‌جا می‌ماندم و متوجه گذشت زمان نمی‌شدم. ایشان محو خطوط علما و کتاب‌ها شده بودند و من هم لذت می‌بردم.
 

من همیشه به کارکنان کتابخانه گفته‌ام که اهل علم، به‌اصطلاح در کتاب‌ها ریز می‌شوند، اما بعضی آقایان می‌آیند و یک نگاه اجمالی می‌کنند و می‌روند. در حالی که رهبر انقلاب این‌گونه نبودند و معلوم بود که ایشان خیلی به کتاب علاقه‌مند هستند.
خطوط علامه و شیخ طوسی را به ایشان نشان دادم که گفتند: «اگر تصویری از ایشان نیست لااقل خطوط ایشان هست.» من به ایشان عرض کردم که بعضی نسخه‌ها را پدر من با نماز و روزه استیجاری خریداری کردند. ایشان هم تأکید کردند که دولت باید از کتابخانه پشتیبانی و حمایت کند.

http://farsi.khamenei.ir/image/ver2/li_star_1.gif رهبری در سفر اخیرشان به قم، در بازدید از نمایشگاه دستاوردهای فرهنگی، پژوهشی حوزه علمیه، از غرفه کتابخانه هم بازدید کردند. از آن بازدید بگویید.
http://farsi.khamenei.ir/image/ver2/li_star_2.gif ایشانٰ در غرفه‌ی کتابخانه بیشتر از همه‌جا توقف کردند؛ به‌خصوص توجه‌شان به یکی از آثار مرحوم ابوی ما به‌نام «موسوعة الإمامة فی نصوص أهل السنة» جلب شد که ما قبلاً برایشان فرستاده بودیم اما ندیده بودند. ایشان نگاه کردند و فرمودند: «والد شما چقدر وقت برای این کتاب گذاشتند؟» گفتم: زیاد؛ ایشان از 24 ساعت شاید تنها چهار ساعت استراحت می‌کردند 

 

سفر رهبر انقلاب به قم، فصل جدیدی را برای حوزه‌های علمیه رقم زد. شما این سفر را چگونه ارزیابی می‌کنید؟
http://farsi.khamenei.ir/image/ver2/li_star_2.gif خیلی خوب و موفق بود. اولاً استقبال بی‌نظیر بود؛ هم حوزویان و هم مردم قم که همیشه پیش‌قراول بوده‌اند و در طول تاریخ انقلاب واقعاً مثال زدنی هستند. ثانیاً دید و بازدیدهایی که صورت گرفت و بعد هم بازدید ایشان از مراجع بازتاب‌های خیلی خوبی داشت. علما از طیف‌های مختلف به دیدار ایشان آمدند. من هم رفتم. من علاقه دارم؛ چون ایشان رهبر ماست. عمامه‌ای که سر من است، به‌خاطر وجود شخص ایشان است و اگر سیاست‌ها و کیاست‌های ایشان نبود، معلوم نبود وضع مملکت ما بعد از حضرت امام(ره) چه می‌شد. به نظر من، ایشان خمینی دیگری هستند. با رحلت حضرت امام(ره) همه نگران آینده این انقلاب بودند. یک‌دفعه جرقه‌ای در مجلس خبرگان به ذهن آقایان آمد. در حالی که خود ایشان جزو مخالفان جدی در آن جلسه بود. خدا چه توفیقی به ایشان داد. الان مانند یک جوان نشاط دارند 

 

در همین فتنه سال گذشته، خیلی با متانت رفتار کردند. خیلی‌ها فکر می‌کردند که ایشان همان روزهای اول برخورد می‌کنند. اما ایشان صبر کردند تا همه خودشان را نشان بدهند. در حالی که اگر همان اول برخورد می‌کردند، برای بعضی شبهه پیش می‌آمد. اما آقا صبر کردند تا اهداف آن‌ها برملا شود. با آن کارهایی که در روز عاشورا مرتکب شدند، خود را نشان دادند.

ظرفیت عظیم قرآن در پاسخگویی به نیازهای جامعه

ظرفیت عظیم قرآن در پاسخگویی به نیازهای جامعه

حوزه‌های علمیه و لزوم توجه بیشتر به تفسیر قرآن

قرآن در کلام اهل‌بیت علیهم‌السلام تجلی کرده است و جامعه هرچه بیشتر با معارف اهل‌بیت(ع) به شکل واقعی آشنا شود، زمینه‌ی جهانی‌شدن اسلام و صدور انقلاب اسلامی بهتر فراهم می‌شود.

در موضوع تفسیر قرآن کریم، احادیثی وجود دارند که از آن به عنوان احادیث تفسیری یاد می‌شود و مقصود از «روایات تفسیری» احادیثی است که به گونه‏ای با تفسیر قرآن و تبیین مفاهیم این کتاب آسمانی ارتباط دارند و یا تفاسیر ناروا از این کتاب آسمانی را روشن می‌کنند. همچنین این روایات، مقدمات تفسیر صحیح قرآن را فراهم می‌آورند. 

 

به همین جهت ضروری است که محققان بزرگوار، این احادیث را از میان روایات پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) شناسایی و ارتباطشان را با قرآن برقرار کنند. در توضیح این مطلب به چند روایت اشاره می‌شود که نشان می‌دهند منبع سخنان پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)، قرآن است.

امیرمؤمنان علی(ع) طبق نقل می‏فرماید: «إنّ فی القرآن علم الأولین و الآخرین»؛ در قرآن، علم اولین و آخرین است. سپس می‌فرماید: «لَم یَدَعْ لقائلٍ مَقالاً»؛ برای هیچ سخنگویی مجالی برای سخن نگذاشته؛ یعنی شما هر حرف تازه‏ای بخواهید، در قرآن وجود دارد. هر نظریه‏ای که بخواهید ارائه کنید، ریشه‏اش در قرآن است. حضرت در ادامه می‌فرماید: «و ما یعْلَمُ تَأْویلَهُ إِلاَّ اللّهُ و الرَّاسِخُون»؛ یعنی اگر بخواهید از نظر معارف الهی به همه‌ی آنچه مورد نیاز جامعه است برسید، باید سراغ راسخون و اهل بیت(ع) بروید.

باید با اهل بیت(ع) به سراغ قرآن رفت
در روایت دیگری می‏فرماید: «ذلک القرآن فاستَنطقوه و لَن ینطق و لکن اُخبرکم عَنه ألا إنّ فیه عِلم ما یأتی و الحدیث عن الماضی و دواء دائکم و نظم ما بینَکم»؛ یعنی جامعه‌ی شما هر نیاز و مشکلی داشته باشد، مشکل‌گشا قرآن است. اما خود قرآن سخن نمی گوید؛ اهل بیت(ع)  باید بگویند که چگونه می‏توان این معارف مورد نیاز جامعه را از قرآن استخراج و استنباط کرد.

روشن‌تر از این روایت، روایتی است که مرحوم کلینی از امام باقر(ع) در کافی نقل کرده که می فرماید: «إذا حَدَّثتُکم بشئ فاسألونی عن کتاب اللَّه»؛ هرچه گفتم، بپرسید که شما این را از کجای قرآن می‏گویید؟ این روایت، مسئله را روشن‏تر می‏کند که معارف اهل بیت(ع)، ریشه در قرآن دارند و اگر بخواهیم نیازهای جامعه را از قرآن استخراج کنیم، حتماً باید به اهل بیت(ع) رجوع کنیم.

البته ما معتقد به آنچه اخباریون می‏گویند نیستیم. از قرآن می‏توانیم بدون روایات هم استفاده کنیم، اما فهم ما محدود است. لایه‏‌های عمیقی که اهل بیت(ع) می‏توانند از قرآن استفاده کنند و در اختیار ما بگذارند، چیزی دیگر است. این همان است که می‏گوید: «ولکن اُخبرکم عنه» این اشاره به همین مسئله است. بر همین اساس نیز می‌فرماید: «و ما یعْلَمُ تَأْوِیلَهُ إِلاَّ اللّهُ و الرَّاسِخُونَ فِی الْعِلْمِ»

سپس حضرت، چند مطلب بیان فرمود. همان‌جا سوال کردند: شما گفتید: هرچه گفتم از قرآن می‌گویم. ایشان ارجاع دادند به قرآن که اصل روایت در کافی موجود است.
از همه چیز صحبت شد الا غربت قرآن
نکته‌‏ای نیز در کتاب «زمزم عرفان» از مرحوم حضرت آیت‌الله‌العظمی بهجت از امام(ع) نقل شده که فرموده‌اند:‌ «عامه عترت را کنار گذاشتند و خاصه قرآن را؛ یعنی هر دو هر دو را.

یکی از دوستان می‏‌گفت که در دیدار فضلا و نخبگان حوزه با رهبر انقلاب در قم، به غربت برخی علوم در حوزه اشاره شد اما از غربت قرآن و حدیث سخنی به میان نیامد. گرچه رهبر انقلاب به این موضوع و اهمیت پرداختن آن در حوزه اشاره کردند. این‌گونه برخورد نشان می‌دهد که حوزه هنوز متوجه این نیاز نشده است که واقعاً قرآن و حدیث در حوزه، آن جایگاه لازم را ندارد.

باری توجه پیدا کردن به این حقیقت بسیار مهم است که معارف اهل‌بیت(ع) ریشه در قرآن دارند و اگر بخواهیم نیازهای جامعه را با توجه به قرآن پاسخ گوییم، باید به معارف اهل‌بیت(ع) در کنار قرآن رجوع کنیم. حوزه‌های علمیه نباید از ظرفیت عظیم قرآن و روایات اهل‌بیت(ع) در پاسخگویی به نیازهای روز جامعه غفلت کنند.

 

با نظر به این ظرفیت عظیم و نامتناهی، متأسفانه باید بپذیریم که هنوز قرآن و حدیث به شایستگی در حوزه‏های علمیه مورد توجه نیستند. گرچه در سال‌های اخیر در زمینه‌ی قرآن و حدیث با این‌که خیلی کار شده اما هنوز قرآن و حدیث در حوزه‏ها غریب هستند.

امید است محققان و فضلای حوزه‌های علمیه در خصوص این مطلب که در صحیفه‌ی امام به نقل از ایشان آمده است، به‌طور جدی توجه داشته باشند: « این‌جانب از روى جِد، نه تعارف معمولى، مى‏گویم از عمر به باد رفته خود در راه اشتباه و جهالت تأسف دارم و شما ـ اى فرزندان برومند اسلام ـ حوزه‏ها و دانشگاه‌ها را از توجه به شئونات قرآن و ابعاد بسیار مختلف آن بیدار کنید. تدریس قرآن در هر رشته‏اى از آن را مَحطّ نظر و مقصد اعلاى خود قرار دهید. مبادا خداى ناخواسته در آخر عمر که ضعف پیرى بر شما هجوم کرد، از کرده‏ها پشیمان [شوید] و تأسف بر ایام جوانى بخورید.»


معلم قرآن از مظلومیت قرآن می‌گوید

سال‌هاست که پنج‌شنبه شب‌ها و پای تلویزیون‌هایمان، میزبان درس تفسیر آقای قرائتی هستیم؛ «درس‌هایی از قرآن». برنامه‌ای ماندگار در رسانه‌ی ملی که در طول سی‌سال، با ادبیاتی روان و همه‌فهم، سبکی متفاوت و لحنی شیرین، مفاهیم این کتاب آسمانی را به مخاطبان خود عرضه می‌کند. به بهانه‌ی یک عمر فعالیت قرآنی ِ صاحبِ تفسیر «نور»، پای صحبت‌های او نشستیم تا ایشان برای مخاطبان سایت رهبر انقلاب، موضوع توجه به قرآن را در حوزه‌های علمیه آسیب‌شناسی کند:




http://farsi.khamenei.ir/image/ver2/li_star_1.gif یکی از محورهای مورد اشاره رهبر انقلاب در جمع حوزویان، توجه به تفسیر قرآن است. با این‌که قرآن از منابع اصلی فقه ما محسوب می‌شود، اما به نظر شما دلایل غفلت و کم‌توجهی به تفسیر قرآن در حوزه‌ها چیست؟
http://farsi.khamenei.ir/image/ver2/li_star_2.gif عوامل مختلفی می‌تواند در این مسئله دخیل باشد. اولاً ما به آیات احکام و آیات فقهی بیشتر توجه کرده‌ایم و قهراً خود قرآن از دست‌ ما رفته است. مثل کسی که قبل از غذا مشغول خوردن چیزهای دیگری می‌شود و موقعی که سفره را پهن می‌کنند، به غذای اصلی میلی ندارد.

ثانیاً تشویقی روی قرآن صورت نمی‌گیرد. یعنی در حال حاضر شهریه‌های حوزه بر اساس درس‌های مقدمات، رساله، کفایه و خارج است. حوزه برای تدبر در قرآن تشویق ندارد. ما تشویق‌ها‌مان بر اساس درس‌های حوزه است و نه تفسیر.

آیت‌الله بروجردی بالای منبر بود. بالاخره پای درس ایشان هم چند صد نفر بودند. درس که تمام شد و رفتند، یک پیرمرد رفت بالای منبر و چند نفر هم دورش جمع شدند. پرسیدم او کیست؟ گفتند این آیت‌الله زاهدی است. گفتم چه می‌گوید؟ گفتند تفسیر می‌گوید. این خاطره‌ی تلخ از آن روز در ذهن من ماند که عجب! صدها عالِم پای درس فقه نشسته‌اند، ولی وقتی مفسری به منبر می‌رود، پنج یا شش نفر می‌نشینند.

نکته‌ی دیگر این است که در عملِ خیلی‌ها دین از سیاست جدا است. بیشتر ما قرآن را کتاب مقدس می‌دانیم و نه کتاب زندگی. یعنی فکر می‌کنیم قرآن چون کتاب مقدسی است، سر سفره‌ی عقد، برای فاتحه یا برای استخاره و ... باشد، اما باور نداریم که قرآن کتاب زندگی است. کتاب حقوق است. حدود دو هزار نکته‌ی حقوقی در قرآن وجود دارد. کتاب مدیریت است. صدها آیه راجع به مدیریت داریم. بسیاری از اساتید رشته‌ی مدیریت این را نمی‌دانند. کتاب نور و ارتباطات و کتاب هدایت و بصیرت است.

البته دست‌هایی هم در کار هست که یا خواب هستند یا خائن. ان‌شاءالله که خواب هستند. مثلاً زبان عربی که در دبیرستان‌ها تدریس می‌شود، عربی‌ای نیست که به فهم قرآن منجر شود. به عقیده‌ی من ممکن است خیانت هم باشد.

یک مسئله‌ای هم که نباید به‌راحتی از کنارش عبور کنیم، این است که ما مزه‌ی قرآن را نچشیده‌ایم. نچشیدن مزه‌ی قرآن هم تبعاتش همین است. مثلاً باید بدانیم که اقامه‌ی قرآن با اقتصاد ما رابطه دارد. وزیر اقتصاد، وزیر کشاورزی، وزیر صنعت این‌ها باید بدانند که اقامه‌ی قرآن ‌اقتصاد را رشد می‌دهد.

خداوند در قرآن می‌فرماید: «وَ لَوْ أنّهُم أقامُوا التّوراةَ و الإنجیلَ و ما أُنْزِلَ إلَیْهِم مِنْ رَبِّهِم لَاکَلُوا مِنْ فَوقِهم وَ مِنْ تَحتِ أرجُلِهِم» یعنی اگر مردم قرآن را به پا دارند، از زمین و آسمان رزقشان توسعه پیدا می‌کند. این راز را هنوز ما کشف نکرده‌ایم. باورمان نیامده است که واقعاً نماز باران در نزول باران اثر دارد.

ما قرآن را کتاب زندگی نمی‌دانیم. مثلاً می‌گویند دین از سیاست جدا است. ما حدود پانصد آیه‌ی سیاسی در قرآن داریم. دین از سیاست جدا است یعنی چه؟ یعنی پانصد آیه‌ی را از قرآن حذف کنیم؟ این‌ها نمی‌فهمند چه می‌گویند.
من بارها از آیت‌الله مکارم شیرازی شنیدم که فرمود برکتی که در تفسیر نمونه وجود داشت، هیچ درس و بحث و کتابی برای ما نداشت. الان حدوداً شصت بار چاپ شده است. من خودم به عنوان طلبه سی سال در تلویزیون هستم و بحث من از پربیننده‌ترین بحث‌های تلویزیون است، به خاطر این‌که عنوان برنامه‌ام «درس‌هایی از قرآن» است. به قول امیرالمؤمنین قرآن دریایی است که هیچ دستی به عمقش نمی‌رسد.

ما باور نکرده‌ایم قرآن شفا است، در حالی که باید این را باور کنیم. نه‌فقط این‌که اگر سوره‌ی حمد را بخوانیم، خوب می‌شویم. این هم هست، اما شفا است، یعنی همه‌ی بلاها را جواب می‌دهد؛ مشکلات اجتماعی، ‌اخلاقی،‌ سیاسی و خانوادگی را. قرآن هر سؤالی را که دارید جواب می‌دهد. امامان ما می‌فرمودند از ما بپرسید این حرفی را که می‌زنیم، از کجاست؟ ما می‌گوییم تمام این حرف‌های ما از قرآن است. ریشه‌ی احادیث همه‌اش در قرآن است.

باید حوزه‌های ما به جایی برسد که وقتی به کسی می‌گوید چه می‌خوانید، اول بگوید تفسیر و بعدش بگوید کتاب شیخ. البته هر کسی نباید قرآن را تفسیر کند. تفسیرهای قرآن باید بررسی شود. قدیم علمای ما که حدیث نقل می‌کردند، اجازه داشتند برای نقل حدیث.

به هر حال یک قیام جدی باید انجام بدهیم. نباید در حوزه‌ی قم چهارصد رساله‌ی رسائل و مکاسب وجود داشته باشد، ولی تعداد تفسیرها سی تا باشد. باید به تعداد درس‌های دیگر، تفسیر قرآن هم باشد. درس‌های حوزه را باید جدی خواند، اما نه به قیمتی که انسان شش دفعه کفایه بگوید و یک دوره هم نهج‌البلاغه و تفسیر نگوید. من نمی‌گویم قرآن الان در حوزه‌ها کار نمی‌شود و نشده است؛ روی قرآن در حوزه‌ها کار می‌شود، اما قرآن در رأس نیست. ما باید طوری باشیم که هر جای قرآن را باز کردیم، بفهمیم چه می‌گوید و روح قرآن را درک کنیم.
الان سخنرانی‌ها و منبرها قرآن‌محور نیست؛ شعرمحور‌ است، سیاست‌محور است، خواب‌محور است، تاریخ‌محور است. گاهی یک آیه در آن هست، ولی قرآن‌محور نیست. خدا به پیغمبر می‌گوید: آن‌که نازل شده، برای آنها بیان کن.

http://farsi.khamenei.ir/image/ver2/li_star_1.gif این غفلت چه تبعاتی را به دنبال داشته است؟
http://farsi.khamenei.ir/image/ver2/li_star_2.gif گریه می‌کنیم که چرا از اول خوابمان برده است. مادر موسی وقتی موسی را به دنیا آورد، هراس داشت که مبادا فرعون او را بکشد. به فرعون گفته بودند پسری به دنیا می‌آید که تو را نابود می‌کند، او هم دستور داده بود هر پسری را که به دنیا می‌آید، از بین ببرند. خداوند به مادر موسی الهام کرد که او را شیر بده و در دریا بینداز که ما او را برمی‌گردانیم. شیرش داد و در دریا انداخت: «ما به مادر موسی وحی کردیم که شیرش بده.» مگر شیر دادن هم وحی می‌خواهد؟ این یعنی چه؟ بعد نگاه می‌کنیم و می‌بینیم وقتی فرعون و همسرش جعبه را دیدند و دیدند که پسری است، خواست او را بکشد که زن فرعون مانع شد. بعد بچه گرسنه‌ بود، ولی شیر هیچ کسی را جز مادرش نمی‌خورد. ما اگر شیر قرآن را بخوریم، شیر کتاب دیگری را نمی‌خوریم. ما حتی نتوانسته‌ایم به اندازه‌ی زلیخا کار کنیم. یوسفِ قرآن را هنوز ندیده‌ایم.

یک خاطره برایتان بگویم؛ چند سال پیش از ما دعوت کردند که امام جماعت دانشگاه بشویم. من گفتم به یک شرطی می‌آیم و آن هم این‌که کنار اقامه‌ی جماعت، اقامه‌ی قرآن هم بشود. یعنی یک تفسیر هم در آن باشد، منتها تفسیر دو دقیقه‌ای. وقتی رفتیم، به ما گفتند چون این‌جا دانشگاه است، یک مقدار باید علمی صحبت کنید. شما تفسیرتان را علمی بگویید. من گفتم نه، همین‌طوری که بلد هستم می‌گویم. دیدیم این بندگان خدا قرآن را علم نمی‌دانند. آدم‌های خوبی هستند، اما فکر نمی‌کنند قرآن هم علم است.

امام رضا علیه‌السلام می‌فرمایند: «اگر علم می‌خواهی، در کلمات قرآن دقت کن.» من نماز را خواندم و گفتم: به من گفته‌اند که این‌جا علمی صحبت کنم و من امروز می‌خواهم ساده‌ترین کلمات قرآن را این‌جا تفسیر کنم. روی تخته‌سیاه نوشتم: «بِالْوالِدَیْنِ إحْساناً». به پدر و مادر احسان کن. در همین جمله بیست نکته دست من آمده است.

شروع کردم که: این «ب»، «ب» الصاق است؛ یعنی با دست خودت، یعنی قاشق غذا را با دست خودت در دهان مادرت بگذار. این یکی. گفته است بالوالدین احساناً، یعنی به پدر و مادر احسان کن. سوم نگفته به والدین مؤمن، گفته بالوالدین احساناً. نه‌فقط به مؤمن، بلکه به والدین احسان کن. چهارم نگفته بالوالدین انفاقاً،‌ نگفته پولش را بدهید. گفته احسان کنید. پنجم نگفته تا کی؛ تا لیسانس، تا رهبری، زمان ندارد؛ تا ابد. نگفته بالوالدین الاحسان. گفته احسان و نگفته الاحسان. یعنی هر چه او می‌گوید، باید انجام بدهی. این‌ها را نوشتم روی تخته‌سیا و گفتم: دیگر نگویید این‌جا دانشگاه است و علمی حرف بزن.

ما مزه‌ی قرآن را نچشیده‌ایم و بی‌اعتنایی به قرآن هم سیلی دارد، چون که قرآن ذکر است. وقتی قرآن ذکر است، کسی که از ذکر دوری کند، زندگیش تنگ می‌شود.

ما باید عذرخواهی کنیم از غفلتی که کرده‌ایم. به چند تا از آیات عمل نشده است. یکی از آیات این است که: «خُذ ٱلْکِتابَ بِقُوَّةٍ» یعنی کتاب آسمانی را جدی بگیر. ما قرآن را جدی نمی‌گیریم. قرآن به پیغمبر می‌گوید محور سخنرانی تو قرآن باشد. تبلیغ تو باید قرآن‌محور باشد. الان سخنرانی‌ها و منبرها قرآن‌محور نیست؛ شعرمحور‌ است، سیاست‌محور است، خواب‌محور است، تاریخ‌محور است. گاهی یک آیه در آن هست، ولی قرآن‌محور نیست. خدا به پیغمبر می‌گوید: آن‌که نازل شده، برای آنها بیان کن.
باید حوزه‌های ما به جایی برسد که وقتی به کسی می‌گوید چه می‌خوانید، اول بگوید تفسیر و بعدش بگوید کتاب شیخ. البته هر کسی نباید قرآن را تفسیر کند. تفسیرهای قرآن باید بررسی شود. قدیم علمای ما که حدیث نقل می‌کردند، اجازه داشتند برای نقل حدیث.

به هر حال طلبه‌ها هم منتظر حوزه نباشند. خودشان هم بجنبند. یعنی اگر شما دیدید کسی نیست که بگوید رؤیت ماه ثابت شده، خودت به پشت‌بام برو. بنده حدود سه یا چهار سال که از طلبگی‌ام گذشت، دیدم با قرآن آشنا نشده‌ام. با ادبیات آشنا شده‌ام، ولی با قرآن آشنا نشده‌ام. من به آقای درّی گفتم مثل این‌که بحثی درباره‌ی قرآن برای ما تدبیر نشده است. ‌در حالی ‌که الان در حوزه‌ها توجه بیشتر است.

خود آیت‌الله خامنه‌‌ای وقتی که مشهد بودند، تفسیر داشتند. این‌جا هم که بودند، تفسیر را شروع کردند، ولی نمی‌دانم چرا تعطیل شد. به هر حال من خودم به عنوان طلبه خیلی تلاش کرده‌ام؛ با آیت‌الله وحید خراسانی مفصل صحبت کرده‌ام، ایشان هم ما را مورد تفقد قرار دادند. ایشان گفتند حرف شما قابل قبول است. یعنی عبارتشان این بود که در حرف شما مناقشه نیست. ایشان فرمودند من درسم را تعطیل می‌کنم و شما برو این را بگو. رفتم و حرفم را زدم.

آیت‌الله مکارم شیرازی، آیت‌الله سبحانی، مرحوم فلسفی ... هم مشابه این کار را کردند. ما خیلی فریاد کشیدیم و یک تکانی هم خورده. به خاطر این‌که حرف ‌حق بوده است، ولی قرآن هنوز در جایگاه خودش نیامده است.

البته وضعیت با گذشته قابل مقایسه نیست. آن زمان یعنی حدود چهل سال پیش از قرآن خبری نبود. من شانزده ساله بودم. سال‌های اول طلبگی‌ام در قم بود. آیت‌الله‌العظمی بروجردی رحمة‌الله‌علیه هم زنده بودند. گفتم برویم درس آقا را ببینیم. رفتیم مسجد اعظم. آیت‌الله بروجردی بالای منبر بود و همه‌ی مراجع هم پای منبر ایشان بودند. بالاخره پای درس ایشان هم چند صد نفر بودند. درس که تمام شد و رفتند، یک پیرمرد رفت بالای منبر و چند نفر هم دورش جمع شدند. پرسیدم او کیست؟ گفتند این آیت‌الله زاهدی است. گفتم چه می‌گوید؟ گفتند تفسیر می‌گوید. گفتم فرق بین فقه و تفسیر چیست؟ فقه حرف‌های امام صادق(ع) است، اما تفسیر حرف‌های خداست. گفتم امام صادق(ع) بیش از خدا مشتری دارد.
[از اینجا بشنوید]

این خاطره‌ی تلخ از آن روز در ذهن من ماند که عجب! صدها عالِم پای درس فقه نشسته‌اند، ولی وقتی مفسری به منبر می‌رود، پنج یا شش نفر می‌نشینند. الان آن‌طور نیست البته. مثلاً درس آیت‌الله جوادی آملی شلوغ می‌شود. الان تفسیر خیلی از قدیم بیشتر شده است. ما هم تشکر می‌کنیم، ولی هنوز در جای خودش نیست. هنوز قرآن در قله نیست.

http://farsi.khamenei.ir/image/ver2/li_star_1.gif در پایان اگر خاطره‌ای قرآنی از رهبر انقلاب به‌یاد دارید، بفرمایید. [صوت کامل این خاطره را از اینجا بشنوید]

http://farsi.khamenei.ir/image/ver2/li_star_2.gif آغاز آشنایی بنده با آیت‌الله خامنه‌ای به سال‌های قبل از انقلاب برمی‌گردد. یعنی به حدود سی‌وپنج سال پیش. ماجرا به این صورت بود که من درس سطح‌ام تمام شده بود و دنبال این بودم که در رشته‌های آخوندی چه رشته‌ای را دنبال کنم. بروم فقیه و مدرّس و نویسنده بشوم یا یک منبری باشم یا دفتر عقد و ازدواج داشته باشم. خدا به دلم بَرات کرد که آخوند اطفال بشوم. الگو هم نداشتم. آمدم در کوچه‌ها‌ی کاشان، چندتا بچه را دعوت کردم. گفتم بیایید وسط کوچه تا برایتان قصه بگویم. از هفت تا بچه شروع کردیم به قصه گفتن و بعد اصول ساده و ترجمه و تفسیر که الان 36 سال است که قطع نشده است.

قبل از انقلاب جلسه‌ی ما وقتی رشد کرد و سی، چهل تا جوان شدند، ما موفق به زیارت مشهد‌الرضا علیه‌السلام شدیم. به امام رضا(ع) عرض کردم آمده‌ایم زیارت و باید زود برگردیم و به جلسه‌ی کاشان برسیم، ولی دوست داریم چند روزی در مشهد بمانیم. هنوز از حرم بیرون نیامده بودیم که یک سید روحانی که در آن زمان دبیر بود، من را دید. او من را می‌شناخت. گفت این‌جا سمینار دبیران تعلیمات دینی است و من به آن‌جا می‌روم، شما هم با ما بیا. من گفتم من که دبیر نیستم. گفت باشد، بیا برویم.

ما به فلکه‌ی آب رفتیم و منتظر تاکسی بودیم که یک ماشین ترمز کرد. یک روحانی پشت فرمان بود. آن سید را شناخت و سوارش کرد. ما را هم سوار کرد. بعد معلوم شد این روحانی عزیز دکتر باهنر است؛ نخست‌وزیر شهید دولت شهید رجایی. بنده اسم دکتر باهنر را شنیده بودم. وقتی این دوست ما به ایشان گفتند که این قرائتی است، گفت عجب! آن قرائتی که در کاشان جوان‌ها را جمع می‌کند، شمائید؟ گفتم: من هستم.

لاصه پشت عبای آقای باهنر به سمینار رفتیم. دیدیم جمعیت سنگینی از دبیران تعلمیات دینی جمع شده‌اند و افرادی را دعوت کرده‌اند؛ از جمله دکتر بهشتی، استاد مطهری، آقای خامنه‌ای و ... ما صحنه را که دیدیم، گفتیم می‌شود 5 دقیقه هم به ما وقت بدهید؟ من یک طرحی دارم. گفتند باشد. رفتیم روی سن و گفتیم. آنها هم خیلی پسندیدند.

صادقی نامی هم بود در آن جلسه که بعد از انقلاب نماینده‌ی مشهد شد و شهید شد. ایشان چهل دقیقه وقت داشت که وقتش را به من داد. من آنجا معرکه‌ای گرفتم از بحث‌های درجه‌ی یک‌مان. جمعیت هم بسیار خندیدند. بعد از این بحث، حضرت آقای خامنه‌‌ای آمدند. خب من آن‌وقت ایشان را نمی‌شناختم. گفتند من یک مسجدی دارم در مشهد؛ مسجد امام حسن مجتبی(ع) که رژیم آن را تعطیل کرده است. من منبرم ممنوع است. شما بیا و بعد از نمازِ من همین تخته‌سیاه را بگذار و کلاس‌داری کن. الان هم بیا برویم خانه‌ی ما.

از همان جلسه آیت‌الله خامنه‌ای ما را برد خانه‌اش. چند شبی در خانه‌‌ی ایشان می‌خوابیدم و صبح‌ها در مسجد صحبت می‌کردم. به این ترتیب آغاز آشنایی ما با ایشان این بود که ما به امام‌رضا(ع) متوسل شدیم که جلسه می‌‌خواهیم. سیدی ما را از حرم به فلکه‌ی آب برد و از فلکه‌ی ‌آب به همراه شهید باهنر به سمینار رفتیم، از سمینار به همراه آیت‌الله خامنه‌ای به خانه‌شان رفتیم. صبح جلسه‌ای برای بچه‌ها می‌خواستیم، شب جلسه برای جوان‌های انقلابی جور شد و این آشنایی ما ادامه پیدا کرده و ما از ارادتمندان ایشان هستیم.

شرح حدیث / صفات دوست ایمانی

شرح حدیثی از حضرت امام جعفرصادق علیه‌السلام توسط حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای در ابتدای جلسه درس خارج فقه ِ بیست و یکم دی‌ماه 89 (ششم صفر 1432)




.

http://farsi.khamenei.ir/image/ver2/li_star_1.gif
«قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع اخْتَبِرُوا إِخْوَانَکُمْ بِخَصْلَتَیْنِ فَإِنْ کَانَتَا فِیهِمْ وَ إِلَّا فَاعْزُبْ ثُمَّ اعْزُبْ ثُمَّ اعْزُبْ مُحَافَظَةٍ عَلَى الصَّلَوَاتِ فِی مَوَاقِیتِهَا وَ الْبِرِّ بِالْإِخْوَانِ فِی الْعُسْرِ وَ الْیُسْر»
شافی، صفحه‌ى 652
http://farsi.khamenei.ir/image/ver2/li_star_1.gif
فى الکافى، عن الصّادق (علیه‌السّلام): «اختبروا اخوانکم بخصلتین». اخوان، منظور مطلق معاشرین، على‌الظاهر نیست. یعنى آن کسانى که میخواهید به عنوان برادران خود و افرادى که با آنها صداقت دارید، افراد نزدیک، کسانى را که به این عنوان میخواهید انتخاب کنید، این دو صفت را در آنها حتماً ملاحظه کنید. «فان کانتا فیهم»؛ اگر این دو صفت در آنها بود، چه بهتر؛ «و الّا فاعزب ثم اعزب ثم اعزب». عَزَبَ یعنى فاصله گرفتن، از آنها رو پوشاندن. [مثل] «لایعزب عنه مثقال ذرّة»(1) که در قرآن کریم هست. دورى کنید از آنها. از آنها رو بپوشانید و دورى کنید.

این دو صفت چیست؟ «محافظة على الصّلوات فى مواقیتها». یکى این [که محافظ نماز باشند]. در مواقیت، لابد مراد مواقیت فضیلت است؛ و الّا مطلق مواقیت اگر مورد نظر باشد، ولو آخر وقت، اینکه خب، اگر کسى نکند این کار را، فاسق است. میخواهند بفرمایند که اهل نماز در وقت خود باشد، یعنى وقت فضیلت. مرحوم آقاى بهجت (رضوان اللَّه علیه) -[که] مکرر این را از ایشان ما شنیدیم، هم خودمان شنیدیم، هم بالواسطه دیگران هم نقل کردند- میگفتند استادشان - على‌الظّاهر مرحوم آقاى قاضى مثلاً - به ایشان گفتند که اگر کسى نماز اول وقت را مراقبت بکند، من ضامنم براى نجات او، یا براى مثلاً رسیدن او به درجات بالا؛ یک همچین تعبیرى. بنده یک وقت از ایشان پرسیدم که لابد نماز خوب دیگر؟ گفتند: خب، بله؛ نماز درست و حسابىِ با توجه، در اول وقت. اگر این را کسى مراعات بکند، این خودش یک عاملى است که انسان را عروج میدهد و به مراتب بالاى توحیدى میرساند. یکى این.

«و البرّ فى الاخوان فى العسر و الیسر». صفت دوم هم یک صفت اجتماعى است. اوّلى صفت فردى بود، بینه و بین اللَّه بود؛ این دومى بینه و بین النّاس است. کسى باشد که صفتش این باشد، که به برادرانش نیکى میکند؛ هم در عسر، هم در یسر. حالا این عسر و یسر، چه عسر و یسر خود انسان، ولو در عسر هم باشد، سختى هم باشد، بالاخره کمک میکند؛ حالا تنگدستى دارد، مالى ندارد که کمک بکند، اما میتواند تسلا بدهد، با زبان کمک کند، با آبرو کمک کند؛ هم ممکن است مراد عسر و یسر خود این کمک کننده باشد، هم عسر و یسر آن کمک شونده باشد؛ چون بعضى‌ها هستند، به انسان حاضرند کمک کنند، وقتى که حال انسان خوب است؛ وقتى اقبال به سمت کسى هست، حاضرند به او کمک کنند؛ محبت میکنند، کمک میکنند؛ به مجرد اینکه اقبال از او رو برگرداند، اینها هم رو برمیگردانند. بله، وقتى که اقبال از او ادبار کرد، اینها هم ادبار میکنند. نه، اینجور نباشد؛ در همه‌ى حالاتِ برادرش به او کمک کند و نیکى کند.

1) سبأ:

در دیدار دست‌اندرکاران حج امسال مطرح شد؛

در دیدار دست‌اندرکاران حج امسال مطرح شد؛

تاکید رییس جمهور بر استفاده از ظرفیت‌های حج برای تحقق جهان‌شمولی اسلام

رییس جمهور بر استفاده از تمام ظرفیت ها و ایجاد فرصت های جدید در موسم حج برای تحقق جهانشمولی اسلام تاکید کرد.
دکتر محمود احمدی نژاد امروز سه‌شنبه در دیدار دست اندرکاران حج با اشاره به نقش بسیار ممتاز این فریضه الهی در تعالی و کمال انسانی و اثر گذاری سیاسی و اجتماعی آن در عرصه جهانی گفت : امروز مسئولین حج با نگاه جدید و روشن و نیز هماهنگی های مناسب با سایر دستگاه های اجرایی کشور در مسیر برگزاری حج مطلوب حرکت می کنند .
رییس جمهور با اشاره به اینکه مناسک حج از ظرفیت های متنوع و گوناگونی برخوردار است ، اظهار داشت : حج در زندگی فردی و سیاسی – اجتماعی تاثیر فراوانی دارد و یکی از ابعاد سیاسی حج تغییر نگاه فرد حاجی از محدوده قومی و ملی به نگاه جهانی و بین المللی است .
دکتر احمدی نژاد اضافه کرد : باید به گونه ای عمل کرد که جهانشمولی اسلام در تمام اندیشه و رفتار فردی که به حج مشرف می شود، نهادینه شود و بی تردید مناسک حج از قابلیت و ظرفیت زیادی در این خصوص برخوردار است که باید با برنامه ریزی مناسب از آن استفاده کرد .
رییس جمهور مراسم حج را فریاد توحید و ولایت دانست و گفت : نفس برگزاری حج برائت از مشرکین است و با توجه به اینکه ایران به کانون اتکاء و توجه ملت ها تبدیل شده زمان آن فرا رسیده است که از موضع ملت ها سخن بگوییم و مراسم حج فرصتی است تا در آن حجاج کشورهای مختلف متوجه شوند که جمهوری اسلامی ایران به آنها توجه دارد .
رییس جمهور با اشاره به اهمیت بعد معنوی و فردی حج گفت : باید ضمن توجه به انجام کامل و دقیق احکام و دستورات اسلامی در خصوص حج روی ترویج محتوا، معارف و فلسفه حج تمرکز و تاکید بیشتری داشت چرا که توجه به بعد اعتلای فردی و نگاه به آسمان در کنار آگاهی از حقیقت و فلسفه حج می تواند بسیاری از مسائل حاشیه ای را برطرف کند.
رییس جمهور در ادامه بر لزوم برگزاری برنامه های متنوع برای حج عمره تاکید کرد و گفت : می توان با طراحی مسابقات و مراسم های گوناگون موج فرهنگی حج را در طول سال به مراکز مختلف آموزشی گسترش داده و موجبات افزایش نشاط اجتماعی را فراهم کرد .
دکتر احمدی نژاد همچنین بر لزوم توجه به سهمیه نخبگان و خانواده شهداء برای تشرف به مناسک حج عمره و تمتع تاکید کرد .
رییس جمهور در این دیدار از زحمات و تلاشهای دست اندرکاران حج در برگزاری هر چه باشکوهتر مراسم سال جاری قدردانی کرد .
در ابتدای این دیدار حجت الاسلام و المسلمین قاضی عسگر نماینده ولی فقیه و سرپرست حجاج ایرانی، با ارائه گزارشی از روند برگزاری مناسک حج امسال، گفت: مناسک و برنامه های معنوی حج در سالجاری با همدلی و همکاری همه دستگاهها و نهادهای مسئول و بهتر از هر سال در آرامش کامل برگزار شد.
رئیس سازمان حج و زیارت نیز در سخنانی تعامل تنگاتنگ دستگاههای مرتبط، توجه به مصرف بهینه و جلوگیری از اسراف را از جمله ویژگیهای حج امسال برشمرد.

تاکید رییس دستگاه قضا بر پرهیز رسانه ها از تهمت و افترا

تاکید رییس دستگاه قضا بر پرهیز رسانه ها از تهمت و افترا

 

 

 

آیت ا... آملی لاریجانی رییس قوه قضاییه با گرامیداشت سالگرد قیام 19 دیماه مردم قم، این قیام را مبدا حرکت‌های انقلابی مردم و پیروزی انقلاب اسلامی دانست و گفت: انقلاب اسلامی حاصل رشادت‌ها، مجاهدتها و از خودگذشتگی‌های آحاد مردم ایران است و امیدواریم که همواره مردم در صحنه‌ باشند و با بصیرت و توجه به حقیقت ارزشهای الهی از انقلاب پاسداری کنند.
پرهیز از ارتکاب امور غیر ‌اخلاقی‌ در جامعه به بهانه اصلاح امور ‏
به گزارش روابط عمومی قوه قضاییه، آیت ا... لاریجانی در جلسه مسوولان عالی قضایی با اشاره به بیانات مقام معظم رهبری در خصوص پرهیز از ارتکاب امور غیر ‌اخلاقی‌ همچون تهمت، افترا و غیبت در جامعه ولو به بهانه اصلاح امور گفت: توجه به موضوع اخلاق در سیاست بسیار مهم و حیاتی است و در جامعه و نظام اسلامی انتظار این نیست که به اخلاق اسلامی بی‌توجهی شود.‏
آیت ا... لاریجانی تاکید کرد: البته به لحاظ فقهی این بحث وجود دارد که آیا محرماتی مثل غیبت، تهمت و افترا که در ظاهر به عنوان صفتی در کلام آدمی مطرح است قابل توسعه به نوشتار و وسایل صوتی و تصویری و رسانه‌ها هم هست یا نیست و آیا شنیدن مطلبی خلاف واقع یا افترا از رسانه‌ها و یا بصورت غیرزنده مصداق همین عناوین هست یا نه؟
رییس قوه قضاییه با اشاره به تاکیدات مقام معظم رهبری افزود: قدر مسلم در فضای سیاسی و در فضای فرهنگی جامعه باید از این مسایل غیر اخلاقی اجتناب کرد.‏
سیاستمداران در ورطه امور غیراخلاقی برای نیل به اهداف سیاسی نیفتند
آیت ا... لاریجانی تاکید کرد: حتی اگر گویندگان و شنوندگان این سخنان ادعا کنند که اینها برای اصلاح جامعه است، باز هم رویه و فکر نادرستی است که مقام معظم رهبری نیز به خوبی در سخنان خود بر پرهیز از آن تاکید کردند.‏
آیت ا... لاریجانی ضرورت گسترش اخلاق در جامعه را یادآور شد و با تاکید بر اینکه سیاست مداران به اقتضای فضای خاص سیاست باید بسیار مراقب باشند تا در ورطه امور غیراخلاقی ولو برای نیل به اهداف سیاسی خود نیفتند، گفت: البته هر روز از گوشه‌ای از دنیا می‌شنویم که سیاستمداران رفتارهای کاملا غیراخلاقی داشته و دارند و علیه یکدیگر اقداماتی می‌کنند اما همه اینها مسلما از منظر اخلاق الهی مردود و ناپسند است و در جمهوری اسلامی که بر ایمان و ارزشهای الهی و اخلاقی بنا شده است اجتناب از خلاف اخلاق یک وظیفه برای همه مردم و خصوصا افراد سیاسی است.‏
رسانه‌ها نباید برای جلب مشتری حرف‌های خلاف واقع بزنند
رییس قوه قضاییه رعایت اخلاق و پرهیز از محرماتی نظیر غیبت و افترا از سوی مطبوعات و رسانه‌ها را نیز ضروری دانست و گفت: بارها بنده از جایگاه قوه قضاییه اعلام کرده‌ام که مطبوعات و رسانه‌ها باید حدود قانونی را رعایت کنند و البته روشن است، فراتر از قانون رعایت موازین اخلاقی هم واجب است.‏
آیت ا... لاریجانی اظهار داشت: در نصوص قانونی نسبت به متهم نمودن به اموری که ثابت نشده؛ قبل از دادگاه مطالب روشنی وجود دارد که بعضی از آنها مطلق و بعضی ها هم مقید است.‏
رییس قوه قضاییه با تاکید بر اینکه "رسانه‌ها و مطبوعات نباید برای اینکه جلب مشتری کنند حرفهایی خلاف واقع بزنند"، افزود: رعایت این مساله اختصاص به گروه و جریان خاصی هم ندارد و قانون برای همه است و متدین و غیر متدین هم نمی‌شناسد .‏
آیت ا... لاریجانی به افراد و شخصیت‌های حقیقی و حقوقی توصیه کرد از مطرح کردن مطالب اثبات نشده در رسانه‌ها از جمله صدا و سیما پرهیز کنند چرا که طرح چنین مسایلی قابل پیگیری قانونی است.‏
رییس قوه قضاییه افزود: در صورت تحقق افترا، تهمت و غیبت در رسانه‌ها و از سوی افراد، قوه‌قضاییه به شکایت افراد در این خصوص رسیدگی خواهد کرد و هیچ فرقی هم بین افراد در این زمینه قایل نیست.‏
‏74 ضربه شلاق، مجازات تهمت و افترا‏
رییس قوه قضاییه با استناد به قانون مجازات اسلامی به تبیین نسبت دادن مطالب خلاف و افترا به اشخاص و شرایط آن پرداخت و افزود: در ماده 697 قانون مجازات اسلامی درباره اسناد مطالبی که جرم است به اشخاص آمده است که هرکس بوسیله اوراق چاپی یا خطی یا بوسیله درج در روزنامه و جراید یا نطق در مجامع یا به هر وسیله دیگر به کسی امری را صریحا نسبت بدهد یا آنها را منتشر نماید که مطابق قانون آن امر جرم محسوب می‌شود و نتواند صحت آن اسناد را ثابت نماید جز در مواردی که موجب حد است به یک ماه تا یکسال حبس و تا 74 ضربه شلاق، یا یکی از آنها حسب مورد، محکوم خواهد شد. بر حسب این ماده قانون به صرف اسناد امری که جرم محسوب می‌شود، به شخصی، جرم محقق نمی‌شود بلکه "اگر نتواند آن را ثابت کند"، این اسناد، جرم محسوب می‌شود.‏
آیت ا... لاریجانی تاکید کرد: ولی در تبصره یک ماده 188 آیین دادرسی کیفری راجع به دادگاههای علنی مطلبی دارد که من فکر می‌کنم به دلالت التزامی چیزهای دیگری هم ثابت می‌کند. این تبصره علنی بودن محاکمات را معنا کرده و گفته است منظور از علنی بودن محاکمه، عدم ایجاد مانع جهت حضور افراد در جلسات رسیدگی است. خبرنگاران رسانه‌ها می‌توانند با حضور در دادگاه از جریان رسیدگی گزارشی مکتوب تهیه کرده و بدون ذکر نام یا مشخصاتی که معرف هویت فردی یا موقعیت اداری و اجتماعی شاکی و مشتکی‌عنه باشد منتشر نمایند. تخلف از حکم قسمت اخیر این تبصره در حکم افترا است.‏
آیت ا... لاریجانی تاکید کرد: یک نکته خیلی مهم و بارز در این تبصره این است که اینجا دیگر قید ماده 697 مطرح نیست. یعنی همین که مطلبی را با ذکر نام یا مشخصاتی که معرف هویت فردی یا موقعیت اداری و اجتماعی شاکی یا مشتکی‌عنه باشد از جریان رسیدگی گزارش نماید این برای حکم افترا کافی است و قاضی دادگاه این را افترا محسوب می‌کند .‏
آیت ا... لاریجانی در ادامه به موضوع راضی بودن شاکی و مشتکی‌عنه در رسانه‌ای شدن دفاعیات و انتشار نام و مشخصات و اتهام خود و قانونی بودن این موضوع پرداخت و گفت: موضوع مهم این است که اگر خود شاکی یا مشتکی‌عنه راضی باشند به اینکه اصلا اسمشان آورده بشود آیا می‌شود گزارش با ذکر نام تهیه کرد؟ این جا دو نظر وجود دارد و من دلیلی نمی‌بینم که این قانون مفادش حقی باشد که با رضایت طرف ساقط بشود. در واقع چه بسا این قانون برای رعایت یک امر اجتماعی و فرهنگی در سطح جامعه است که نام شاکی و مشتکی‌عنه تا ختم دادرسی و قطعی شدن حکم منتشر نشود.‏
به گفته آیت ا... لاریجانی "معلوم نیست این قانون که این رعایت‌ها را مطرح کرده برای حق شاکی و مشتکی‌عنه باشد، بلکه احتمال کاملا معقولی می‌رود که از باب یک قانون آمره باشد و مضمونش این است که همه رسانه‌ها و خبرنگارها ملزمند مطالب دادگاهها را به بیرون منعکس نکنند مگر بدون نام افراد و این یک قانون تنظیمی برای جامعه است نه برای اینکه فقط حقی است برای شاکی یا مشتکی‌عنه که اگر خودش گفت اشکالی ندارد ساقط بشود."‏
آیت ا... لاریجانی افزود: موضوع دیگر این است که آیا قبل از محاکمه می‌توانیم نام اشخاص را مطرح کنیم؟ یعنی آیا کسی در صدا و سیما حق دارد نام مسوولی را بیاورد و اتهاماتی را به او متوجه بکند. به نظر می‌رسد ضرورت ندارد سراغ ماده 697 برویم که مقید کرده اگر اسناد را ثابت نکند افتراست. بلکه بعید نیست تبصره یک ماده 188 آیین دادرسی به دلالت التزامی، مفادش این باشد که اگر کسی قبل از محاکمه هم مطلبی را اسناد بدهد این در حکم افتراست و ما در سطح رسانه‌ها باید از این مساله اجتناب کنیم. مخصوصا نسبت به مسوولان باید اجتناب کنیم که هرچه به ذهنمان آمد و هرچه خودمان فکر می‌کنیم نسبت ندهیم.‏
آیت ا... لاریجانی تاکید کرد: باید این امور را به دادگاه صالحه واگذار کرد تا بعداز محاکمه عادلانه مساله روشن شود.‏
آیت ا... لاریجانی در پایان ابراز امیدواری کرد تمام افراد، شخصیت‌ها و گروهها، اخلاق اسلامی را در امور سیاسی سرلوحه کار خود قرار دهند.‏
در ادامه جلسه، مسوولان عالی قضایی درخصوص بودجه مورد نیاز دستگاه قضایی و لزوم افزایش بودجه قوه قضاییه بحث و بررسی شد. همچنین مقرر شد دستگاه قضایی لایحه اداری ـ استخدامی خود را به دولت ارایه دهد تا مشکلات جذب نیروی انسانی دراین دستگاه مرتفع شود.

برچیده شدن جمهوری اسلامی و شعار دین از جامعه ایران، طراحی اصلی د

برچیده شدن جمهوری اسلامی و شعار دین از جامعه ایران، طراحی اصلی دشمنان بود  

  

حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی امروز در دیدار هزاران نفر از مردم قم، بصیرت و تشخیص صحیح شرایط، احساس تعهد ومسئولیت، و حضوربه موقع در صحنه را سه عامل اصلی موفقیت در امتحانهای الهی و زمینه ساز پیشرفت مادی و معنوی برشمردند وتأکید کردند: ملت ایران با عبور موفقیت آمیز از امتحانهای گوناگون الهی در طول 32 سال گذشته، امروز مقتدرتر از هر زمان دیگر با عزم و اراده قوی و هوشیاری و یکپارچگی به راه خود برای رسیدن به قله های سعادت و کمال و حیات طیبه دنیا و آخرت ادامه خواهد داد.
حضرت آیت الله خامنه ای در این دیدار که در سالروز قیام تاریخی مردم قم در نوزدهم دی سال 56، برگزار شد، این حادثه بزرگ را نشانه پیشگامی مردم قم در بصیرت، احساس مسئولیت و حضور در صحنه دانستند و افزودند: حرکت نوزدهم دی مردم قم در سال 56، یک سیلی محکم به رژیم طاغوت و جبهه استکبار بود که با هدایت امام خمینی (ره)، زمینه ساز پیروزی انقلاب اسلامی در 22 بهمن سال 57 شد.
ایشان با تأکید بر اینکه حساسیت بالای دشمنان نسبت به مردم و حوزه علمیه قم، به دلیل بصیرت بالا، روحیه احساس تعهد و حضور به موقع در صحنه آنان است، خاطرنشان کردند: عکس العمل دشمنان در قبال قدرت نمایی مردم، حوزه علمیه، علما و جوانان قم در جریان سفر رهبری به این شهر مقدس نیز، نشان دهنده همین روحیات والا و عظمت این حرکت و همچنین عجز و آسیب پذیری دشمنان است. 


رهبر انقلاب اسلامی پیروزی انقلاب اسلامی ایران و نحوه واکنش دنیای کفر واستکبار در 32 سال گذشته را نمونه دیگری از آسیب پذیری مخالفان و معاندان نظام اسلامی و عظمت حرکت ملت ایران برشمردند و افزودند: تشکیل نظام اسلامی در ایران وایستادگی در مقابل قلدرترین حکومتهای دنیا، ارائه یک راه نو برمبنای اسلام واقعی بود که این موضوع برای جبهه استکبار و ظلم، تحمل ناپذیر است و علت اصلی مخالفت ها با جمهوری اسلامی ایران نیز همین قضیه است.
حضرت آیت الله خامنه ای با یادآوری کارهای بزرگ و سربلندیهای ملت ایران در میدانهای مختلف، تأکید کردند: این ملت به برکت موفقیت در امتحانهای الهی توانسته است خود را از لحاظ معیارهای معنوی و مادی بالا بکشد که پیشرفتهای علمی و فناوری و کار و خدمت رسانی در سراسر کشور نمونه های پیشرفت مادی است.
ایشان با اشاره به کمک ها و الطاف الهی در تمام این موفقیت ها تأکید کردند: ملت ایران در میدانهای گوناگون دست قدرت الهی را دیده و حس کرده است.
رهبر انقلاب اسلامی شکست فتنه سال گذشته را نمونه ای از الطاف و دست قدرت الهی دانستند و افزودند: با لطف و عنایت خداوند متعال، مردم، بیدار و وارد صحنه شدند وتوانستند توطئه ای عظیم را خنثی کنند.
حضرت آیت الله خامنه ای خاطرنشان کردند: هنوز ابعاد فتنه سال گذشته به طور کامل شناخته نشده است و زمینه های زیادی برای تحلیل و تبیین آن وجود دارد زیرا دشمن طراحی و محاسبات دقیقی انجام داده بود.
ایشان عوامل اصلی فتنه سال 88 را طراحان خارجی دانستند و خاطرنشان کردند: کسانی را که مردم به آنها سران فتنه می گویند، در واقع بازیچه طراحان اصلی بودند و دشمن آنها را به وسط صحنه هُِل داده بود که البته آنها نیز باید راه خود را از دشمن جدا می کردند که این کار را انجام ندادند و مرتکب گناه شدند.
رهبر انقلاب اسلامی افزودند: انسان نباید بازیچه دشمن شود و اگر غفلتی هم کرد ولی در وسط کار متوجه موضوع شد، باید بلافاصله راه خود را تغییر دهد.
حضرت آیت الله خامنه ای در تبیین زوایای فتنه سال گذشته تأکید کردند: عامل اصلی، دیگرانی بودند که طراحی کرده بودند و در طراحی و محاسبات خود به دنبال حذف جمهوری اسلامی و تغییر نظام بودند. 


ایشان افزودند: طراحی اصلی دشمنان، این بود که جمهوری اسلامی و حقیقت و شعار دین از جامعه ایران برچیده شود و قاعده حکومت و دولت را به شکل مطلوب خود تشکیل دهند.
حضرت آیت الله خامنه ای خاطرنشان کردند: صحنه گردانان اصلی، حالت دیگری را نیز طراحی کرده بودند که اگر به نتیجه مطلوب خود نرسند، کشور را به آشوب بکشانند و با تقلید از انقلاب اسلامی و بوجود آوردن کاریکاتوری از آن، به اهداف خود برسند.
ایشان افزودند: اما ملت ایران با تشخیص صحیح اوضاع، احساس تعهد و حضور به موقع در صحنه، به دهان طراحان اصلی زد و بساط آنها را جمع کرد.
رهبر انقلاب اسلامی موفقیت ملت ایران در این آزمون بزرگ و پیچیده را زمینه ساز پررنگ تر شدن خط دین و انقلاب در کشور و اقتدار روزافزون نظام اسلامی دانستند و خاطرنشان کردند: اقتدار روزافزون در واقع پاداش الهی برای موفقیت در این آزمون است.
حضرت آیت الله خامنه ای همه آحاد مردم و مسئولان را به حفظ هوشیاری و تشخیص صحیح مسائل اصلی از مسائل فرعی و جابجا نکردن آنها فراخواندند و افزودند: نداشتن بصیرت و شکست در امتحان الهی موجب تنزل و انحطاط جامعه خواهد شد، همانگونه که نتیجه شکست مردم در امتحان الهی در دوران امیرالمومنین علی (ع) و شهادت آن حضرت در محراب عبادت به دست اشقی الناس، به شهادت رسیدن حضرت سیدالشهدا علیه السلام و یاران ایشان در حادثه کربلا بود.
ایشان جایگاه والای کنونی ملت ایران و موفقیتهای او در مسائل داخلی و تأثیرگذاری در منطقه و مسائل مهم جهانی را نتیجه سربلندی در امتحانهای گوناگون دانستند و خاطرنشان کردند: دشمن تلاش فراوانی انجام می دهد تا با فشارهای اقتصادی، و تبلیغات دروغین و پرحجم و ترساندن دولتها و ملتها از جمهوری اسلامی ایران، مانع از ادامه مسیر پیشرفت نظام اسلامی شود اما به نتیجه نرسیده است.
رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به شکست سیاستهای امریکا در قضایای فلسطین، لبنان، افغانستان و عراق افزودند: امریکاییها، جمهوری اسلامی ایران را عامل اصلی ناکامی های خود معرفی می کنند در حالیکه آنها از بیداری و سیاست صحیح ملتها شکست خورده اند.
 

 

حضرت آیت الله خامنه ای تأکید کردند: تأثیر و اقتدار جمهوری اسلامی ایران در منطقه و در میان ملتها تأثیری معنوی است زیرا نظام اسلامی موجب بیداری ملتها می شود و در چنین شرایطی است که امریکا تمام تلاش خود را به کار می بندد تا دولت کنونی عراق بر سر کار نیاید اما به دلیل بیداری مردم، این دولت سر کار می آید و امریکا هم هیچ کاری نمی تواند بکند.
ایشان خاطرنشان کردند: ملت ایران به راه پیشرفت و اقتدار خود تا رسیدن به قله ها و حیات طیبه دنیا و آخرت ادامه خواهد داد.
حضرت آیت الله خامنه ای عزم و اراده مردم و مسئولان را برای پیمودن این راه، خوب و قوی ارزیابی و تأکید کردند: شرط ادامه موفقیت آمیز مسیر پیشرفت و اقتدار، بیداری و دستکم نگرفتن دشمن است.
ایشان افزودند: همه آحاد مردم بویژه جوانان، روحانیون، دانشگاهیان و مسئولان باید هوشیاری خود را حفظ و دو چندان کنند.
رهبر انقلاب اسلامی در پایان تأکید کردند: بیداری مسئولان، خدمت به مردم و حفظ یکپارچگی در میان خود است که همچون خاری در چشم دشمن خواهد بود.
در ابتدای این دیدار حجت الاسلام والمسلمین سعیدی تولیت آستانه مقدسه حضرت معصومه سلام الله علیها، با اشاره به قیام تاریخی نوزدهم دی سال 56، تأکید کرد: مردم قم همواره در صحنه بوده و نشان داده اند که پشتیبان ولایت فقیه هستند.
وی به نمایندگی از مردم استان قم و حوزه علمیه و علما از سفر اخیر رهبر انقلاب اسلامی به شهر مقدس قم تشکر و قدردانی کرد.

‎5+1 ‎روش شکست خورده گذشته را کنار بگذارد

 

نمایندگان و کارشناسان درگفت وگوباحمایت تاکید کردند؛
‎5+1 ‎روش شکست خورده گذشته را کنار بگذارد 

گروه خبر - در حالی که منابع خبری از آغاز دور بعدی مذاکرات ایران و گروه 1+5 درباره برنامه هسته ای ایران از روز 20 ژانویه/ 30دی ماه جاری/ در استانبول ترکیه خبر می دهند ،کارشناسان و نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی خواستار تغییر روند مذاکرات و در نظر گرفتن مساول مشترک شدند.‏در نظر گرفتن این واقعیت که ایران جزوی از باشگاه هسته ای ها در دنیا به شمار می رود و اینکه از حق مسلم خود کوتاه نخواهد آمد می تواند دو طرف را در رسیدن به یک دیدگاه واحد یاری دهد.‏پذیرفتن ایران هسته ای شرط موفقیت مذاکرات با گروه 1+5 است
در همین رابطه سخنگوی کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی گفت:شرط تغییر در روند مذاکرات ایران با گروه 1+5 و دست یابی به یک نتیجه موثر و پرداختن به مسایل مشترک این است که غرب بپذیرد ایران کشوری هسته ای است که از توانمندی تاثیرگذاری در عرصه منطقه ای و بین المللی برخوردار است‎.‎
کاظم جلالی با اشاره به عدم حسن نیت برخی کشورهای غربی اظهار داشت: متاسفانه برخی دولتها از اینکه مذاکرات ایران با گروه 1+5 به نتیجه برسد ناخرسند هستند؛ و تجربه مذاکرات چند سال اخیر ایران با این گروه نشان می دهد که برخی از این کشورها دنبال حل و فصل مسایل در مذاکرات نیستند‎.‎
سخنگوی کمیسیون امنیت ملی در ادامه با خاطرنشان کردن این موضوع که توانمندی هسته ای ایران برگشت ناپذیر است تصریح کرد: امروز، ایران به عنوان کشوری هسته ای به شمار می رود‎.‎
وی با اشاره به پیشنهادهای ایران برای دور جدید مذاکرات، تاکید کرد: تهران بارها اعلام کرده است که به عنوان یک قدرت منطقه ای و بین المللی دارای ظرفیت ها و توانمندی هایی است که از آن می توان برای حل و فصل مشکلات و دغدغه ها و نگرانی های مشترک استفاده کرد‎.‎
سخنگوی کمیسیون امنیت ملی در ادامه با توصیه به گروه 1+5 از آنها می خواهد که از فرصت پیش آمده استفاده کنند و مطمئن باشند که با وقت کشی و مذاکرات فرسایشی نمی توانند در اراده ملت ایران خدشه ای وارد کنند‎.‎
جلالی با تاکید بر اینکه پیشنهاد ایران برای ادامه مذاکرات، بهترین و معقول ترین پیشنهاد است اضافه کرد: غرب باید ایران را به عنوان یک قدرت هسته ای در عرصه بین المللی که از توانمندی بالایی در عرصه های مختلف برخوردار است بپذیرد‎.‎

لزوم تغییر روش کشورهای عضو 1+5 ‏
همچنین عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی با تاکید بر این که کشورهای 1+5 باید بر اساس مواضع واقع بینانه در مذاکرات استانبول حضور یابند تصریح کرد که این گروه دیگر نباید بر اساس روش های شکست خورده قبلی عمل کند‎.‎
غلامرضا کرمی با بیان این که مواضع غربی ها همواره از موضع استکباری بوده است اظهار داشت که برای مثال شاهد بودیم که خانم اشتون در مذاکره ژنو 3 جمع بندی منفی از مذاکرات ارائه کرد‎.‎
وی با بیان این که موضع جمهوری اسلامی ایران همواره مثبت بوده است افزود: جمهوری اسلامی ایران همواره برای مذاکرات اعلام آمادگی کرده است‎.‎
عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی گفت: جمهوری اسلامی ایران همواره در مذاکرات موضع به حق خود را ارائه کرده است و در اجلاس استانبول نیز مواضع به حق خود را ارائه می کنیم‎.‎
کرمی با بیان این که کشورهای 1+5 باید بر اساس یک موضع واقع بینانه در مذاکرات حضور یابند اظهار داشت که موضع واقع بینانه جمهوری اسلامی ایران این است که کشورهای 1+5 بدانند که ایران مانند دیگر کشورهای هسته ای ، رویکرد صلح آمیز دارد‎.‎
عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی افزود: در دکترین هسته ای که رهبر معظم انقلاب اعلام کردند، دکترین هسته ای ما صلح آمیز است و هیچ مبنای دیگر ندارد‎.‎

غرب برای جبران شکست خود در ژنو به استانبول می‌آید
عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس نیز معتقد است که اعضای غربی گروه 1+5 برای جبران شکست خود در مذاکرات ژنو 3 وارد گفت و گوهای استانبول می شوند‎.‎
جواد جهانگیرزاده در گفت و گو با خبرنگار ما با اشاره به در پیش بودن مذاکرات ایران با گروه 1+5 در استانبول برای همکاری حول نقاط مشترک،اظهار داشت: واقعیت این است که غرب از مذاکرات ژنو 3 موفق بیرون نیامد‎.‎
نماینده مردم ارومیه در مجلس علت ناکامی غرب در مذاکرات ژنو 3 را ناآشنایی خانم اشتون با ظرفیت‌ها و پیچیدگی‌های مذاکرات دانست و گفت: این امر سبب شد تا غرب اظهارات متناقضی درباره نتایج مذاکرات داشته باشد‎.‎
جهانگیرزاده ادامه داد : جبران ناکامی در ژنو دستورالعمل ویژه غرب برای مذاکرات آتی در استانبول است تا از این طریق جبران مافات کند‎.‎
وی افزود : در صورتی که غرب تغییری در رویه‌ خود ایجاد کند و مذاکرات استانبول را پایه‌ای برای یافتن زمینه‌های همکاری مشترک قرار دهد، می‌توان به نتیجه‌بخش بودن مذاکرات امیدوار بود‎.‎
این عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس در عین حال افزود: به نظر می‌رسد غرب برای جبران ژنو 3 با دستان بسته به مذاکرات می‌آید تا شکست قبلی خود را جبران نماید

مذاکرات 1+5 در استانبول باید بر مبنای 'نتیجه' طراحی شود
همچنین یک کارشناس مسائل سیاسی با تاکید بر این که مذاکرات 1+5 باید بر مبنای 'نتیجه' طراحی شود، گفت: کشورهای شرکت کننده در مذاکره بایستی بپذیرند برای همیشه نمی توان مذاکره کرد و در خصوص یک موضوع بایستی یک چارچوب ناظر به محتوا و نتیجه را طراحی و پیگیری کرد‎.
‎سعدا...زارعی با بیان این که مذاکرات آتی کشورهای 1+5 و ایران در استانبول در ادامه مذاکراتی است که حدود یک ماه قبل در ژنو برگزار شد، گفت: در آن مذاکرات، روی یک چارچوب گفت وگو توافق صورت گرفت‎.‎
وی اظهار داشت که بر اساس شواهد و قرائن در مذاکرات استانبول که با میزبانی 'داوود اوغلو' وزیر امور خارجه ترکیه برگزار می شود، طرفین در خصوص توافق روی مدالیتی به معنای زمان بندی گفت وگو ها توافق خواهند کرد‎.‎
زارعی گفت: نکته بسیار اساسی در این رابطه این است که بین کشورهای عضو 1+5 در خصوص برخورد با ایران هسته ای نقطه نظر مشترک وجود ندارد‎.‎
وی با بیان این که موضع کشورهای 1+5 از موضع نرم روسیه و چین آغاز می شود و به موضع تند انگلیس علیه ایران می رسد اظهار داشت که روس ها بر فعالیت ایران و پذیرش این فعالیت در چارچوب و آژانس بین الملی انرژی اتمی تاکید دارند و چینی ها از این رویه پیروی می کنند‎.‎

در روند مذاکرات استانبول باید منطق و نه زور گویی حاکم باشد
نایب ریس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی نیز گفت: در روند مذاکرات ایران با گروه 1+5 در استانبول باید منطق حاکم باشد و طرفین مذاکره استدلال خود را مطرح کنند نه اینکه از طریق زورگویی اهداف خود را پیش ببرند‎.‎
اسماعیل کوثری در گفت و گو با خبرنگار ما اظهار کرد: اگر غرب در نشست استانبول دوباره موضوع هسته ای ایران را پیش بکشد نتیجه ای به دست نخواهد آورد و بهتر است که مسایل دیگری را طرح کند‎.‎
وی با اشاره به خوی سلطه طلبی غرب اظهار داشت: کشورهای غربی همواره تلاش کرده اند در روند مذاکرات گروه 1+5 ، انتظارات و خواسته های خود را به کرسی بنشانند و از دست یابی ایران به حقوق هسته ای جلوگیری کنند‎.‎
به نظر نایب رییس کمیسیون امنیت ملی به دلیل اینکه ایران در چارچوب مقررات آژانس بین المللی انرژی اتمی فعالیت می کند، غرب نتوانسته است اقدام موثری را علیه ایران انجام دهد‎.‎
وی تصریح کرد: آمریکا، انگلیس و فرانسه همواره دنبال آن بوده اند که به صورت یک طرفه خواسته های مورد نظر خود را به ایران تحمیل کنند که ایران تاکنون زیر بار حرف زور آنها نرفته و نخواهد رفت‎.‎
کوثری خطاب به غرب گفت: دولت های غربی باید بدانند دورانی که می توانستند زور گویی کنند و یک طرفه حرف خود را بقبولانند گذشته است‎.‎
نایب رییس کمیسیون امنیت ملی با یادآوری چندین دور مذاکرات بی نتیجه ایران با گروه 1+5 اضافه کرد: تهران تاکنون در مذاکرات متعدد هسته ای شرکت کرده و خواسته های خود را مطرح کرده اما متاسفانه نتیجه مطلوب به دست نیامده است‎.‎
وی با بیان اینکه مساله هسته ای ایران به نقطه بدون بازگشت رسیده است خاطر نشان کرد: بهتر است در روند مذاکرات به سراغ مسایل دیگر رفت‎.‎

ادامه مذاکره با 1+5 در کنار تحریم ها غیرمنطقی است
همچنین نماینده مردم تهران در مجلس با اشاره به مذاکرات آتی ایران با کشورهای 5+1 گفت: در مذاکرات آینده باید مباحث تکراری کنار گذاشته شود و تحریم ها لغو گردد زیرا ادامه مذاکرات در کنار تحریم ها امری غیرمنطقی است‎.‎
علی اصغر زارعی افزود: جمهوری اسلامی ایران تاکنون از مذاکرات با 5+1 استقبال کرده زیرا تعامل با کشورها جزو سیاستهای کلی ما است‎.‎
وی ادامه داد: اما کشورهایی مانند آمریکا و انگلیس به دلیل خصومت دیرینه با کشور ما با بهانه های مختلف سعی کرده اند نتایج مذاکرات را کم اثر یا بی اثر جلوه دهند تا به لحاظ دیپلماسی برای ما اثرات خاصی نداشته باشد‎.‎
این عضو کمیسیون شوراها و امور داخلی کشور همچنین گفت: البته رفتار ایران برای سایر دولتها و ملتها نشانگر بی محتوا بودن تهمت هایی است که غرب به کشور ما در خصوص برنامه هسته ای وارد می کند‎.‎
زارعی اضافه کرد: فعالیتهای گسترده دیپلماسی ایران حکایت از دوری ایران از گوشه گیری سیاسی دارد‎.‎
نماینده مردم تهران در مجلس با تاکید بر اینکه ما تلاش می کنیم تا به تعامل با سایر کشورها در چارچوب مذاکرات ادامه دهیم، گفت: غربی ها باید در چارچوب درستی با کشور ما وارد مذاکره شوند زیرا در غیر این صورت همچنان که در گذشته شاهد بودیم صبر و حوصله مردم ما هم اندازه ای دارد‎